۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام دکتر حسین فاطمی بفرمان شاه
۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دکتر مصدق بفرمان شاه
در مهرماه ۱۳۳۱ و در کابینه دوم محمد مصدق مذاکرات دولت با انگلیس پس از ۱۹ ماه به بنبست رسید و با تصویب هیئت وزیران قطع رابطه سیاسی ایران با انگلیس عملی شد. فاطمی در مهر سال ۱۳۳۱ با استعفای وزیر خارجه وقت به سمت وزیر امور خارجه دولت مصدق منصوب شد و بدنبال کشف مدارک جاسوسی انگلیس بلافاصله سفارتخانه انگلیس را در اول بهمن تعطیل و کارمندان آن را اخراج کرد.فاطمی مینویسد: «… ملتی که روزی پرچم دار علم و فرهنگ و صنعت جهان بود… ملتی که راست بود، دوست بود، شعارش پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود یک چنین ملتی را یکصد سال استعمار کوشید خرد کند…». وی طی ده ماه بعد از انتصاب یکی از کلیدیترین وزیران کابینه مصدق و تندروترین مخالف استعمار انگلیس و سلطنت بود. او در جریان نهضت ملی شدن نفت از همکاران نزدیک مصدق بود. به گفته مصدق، او نخستین کسی بود که پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران را ارائه داد.
جریان انتخابات مجلس شانزدهم، دکترمصدق چند روز پیش از شروع انتخابات از مدیران جراید ازجمله حسین فاطمی دعوت کرد تا جراید خود را در اختیار مردم بگذارند و از سلامت انتخابات مجلس شانزدهم دفاع کنند، از این تاریخ همراهی وفادارانه فاطمی با دکترمصدق آغاز شد. هیئت هفتنفره مدیران جراید به همراه مصدق تصمیم گرفتند برای روشنگری و همراهی افکار عمومی با خود دست به تحصن بزنند. تحصن یک روز پیش از سفر شاه به آمریکا صورت گرفت و خبر آن در جراید اصلاحطلب کشور منتشر شد، فاطمی در اول آبان ۱۳۲۸ به گروه متحصنین که در منزل مصدق گرد آمده بودند پیشنهاد میدهد که جبهه واحدی را تشکیل داده و عنوان جبهه ملی ایران را پیشنهاد میکند و به این ترتیب پایههای ایجاد سازمان جدیدی را بنا میگذارد.به پیشنهاد فاطمی روزنامه باختر امروز ارگان جبهه ملی شناخته میشود و چند روز بعد اساسنامه و برنامه کار جبهه ملی اعلام شده و در ۱۰ آبان ۱۳۲۸ رسماً جبهه ملی ایران اعلام موجودیت میکند. فاطمی بسیارتندرو بود وجزو طرفداران جمهوری وجانش رادراینراه گذاشت ، بخشی ازسخنانش ؛ برای جامعه و ملتی که میخواهد زنجیرهای گران بندگی و غلامی را پاره کند، اینطور رنجها و جان سپردنها و قربانی دادنها باید امری عادی و بسیار ساده تلقی شود. تنها آتش مقدسی که باید در کانون سینهٔ هر جوان ایرانی برای همیشه زبانه بکشد این آرزو و آرمان بزرگ و پاک است که جان خود را در راه رهایی جامعه و نجات ملت خود از چنگال استعمار و فقر و بدبختی و ظلم و جور بگذارد.
ما سه سال در این کشور حکومت کردیم و یک نفر از مخالفان خود را نکشتیم برای آنکه ما نیامده بودیم برادرکشی کنیم ما برای آن قیام کردیم که ایران را متحد کرده و دست خارجی را از کشور کوتاه کرده و معتقد بودیم اگر در گذشته بعضی از هم وطنان ما در اثر فشار اجانب تحت نفوذ آنها قرار گرفتهاند و منویات آنها را اجرا کردهاند، بعد از آنکه به نهضت استقلال نائل شدیم رویه سابق را ترک خواهند گفت ولی افسوس که عاقبت گرگ زاده گرگ شود