راست افراطی جدی ترین تهدید علیه همبستگی چندگانه ایرانیان است!مهرداد درویش‌پور

 

آزار جنسی و اهانت به محمد رضا عالی پیام (هالو) شاعر و طنز پرداز ایرانی توسط گروه های افراطی سلطنت طلب در تظاهرات لندن در شنبه گذشته، مستقل از هرگونه داوری درباره شخص او ، بار دیگر زنگ های خطر صدای پای فاشیسم در اپوزیسیون را به صدا درآورده است. آیا دیگر بر کسی پوشیده است چه کسانی در تمام تظاهرات خارج از کشور به جای همبستگی و حمایت از مبارزات مردم ایران و جنبش زن، زندگی، ازادی پی در پی به لمپنیسم و خشونت و تهدید کلامی و فیزکی برای تحمیل رهبری مطلوب خود متوسل می‌شوند؟ یا چه کسانی عکس شکنجه گران را در تظاهرات بالا می برند؟ یا چه کسانی به دگراندیشان مخالف استبداد موروثی، دینی و ایدولوژیک با بالا بردن عکس رضا پهلوی حمله ور شده و می کوشند تظاهرات در حمایت و همبستگی با مردم ایران را مصادره به مطلوب کنند و در صورت عدم موفقیت تلاش می کنند تا آن را برهم زنند؟ یا چه کسانی با طناب های دار در تظاهرات حضور یافته و رعب و وحشت می آفرینند؟ یا چه کسانی کوشیدند شعار مرگ بر جمهوری اسلامی را به شعار مرگ بر سه مفسد ملا چپی مجاهد و تهدید گروه های اتنیکی تحت ستم بدل سازند؟ یاچه کسانی برای حفظ ظاهر هم که شده به جای ادعای اتحاد طلبی شان – که در واقع همان تحمیل رضا پهلوی به مخالفان است – از انتقام گیری از پنجاه و هفتی ها سخن گفتند؟ فمینست ها را تحقیر و تمسخر کردند، یا در برابر شعار زن زندگی آزادی ، شعار مرد، میهن، ابادی را علم کردند؟ یا انقلاب زنانه خیزش زن، زندگی ،ازادی را انقلاب ناسیونالیستی خواندند؟ یا با شعار رهبر ما پهلویه هرکه نگه اجنبیه” سطح درک و شعور شان را از دمکراسی و در واقع ماهیت توتالیتر و استبدادی خود را به نمایش گذاشتند؟ و در آخرین نمونه از افتضاحات خود تصاویر آزار جنسی هالو توسط گروه های آتش به اختیار سلطنت طلب را با افتخار پخش کردند و به تهدید بیشتر پرداختند؟

 

بسیاری پیش تر تاکید کرده بودند که موضوع مرکزی نزاع اپوزیسیون راست افراطی تنها با حکومت بر سر سروری تاج به جای عمامه است و ربطی به جنبش دمکراسی خواهی در ایران ندارد. برخی اما پیش تر از سر خوش بینی، مصلحت طلبی، شیفتگی به قدرت یا لاپوشانی مسئله به این هشدارها اعتنایی نشان ندادند. یا از آن بدتر به قصد انکار یا تبرئه سلطنت طلبان و پهلوی طلبان، خشونت های کلامی و روانی راست افراطی را تنها به ارتش سایبری حکومت نسبت دادند و به تکرار تمنای عامیانه خود مبنی بر “امروز فقط اتحاد” پرداختند! از آن بدتر برخی از سلطنت طلبان و راست افراطی با کنار گذاشتن هر پرده آزرمی، منتقدان طرفدار بازگشت نظام پادشاهی و راست افراطی را به گونه ای مضحک “پهلوی ستیز” خوانده یا از آن احمقانه تر از “عقده پهلوی ستیزی” سخن گفتند! برخی دیگر که حمایت و تکیه تنها به سلطنت طلبان و رضا پهلوی را مایه بی آبرویی خود می دانستند، در آرزوی اتحاد نیروهای دمکرات با راست افراطی، از هیچ تلاشی برای تخطئه صداهای انتقادی بر اتحادهای پوپولیستی با راست افراطی فرو نگذاشتند و به جای استقبال از روشنگری برای جلوگیری از تکرار تجربه 57 ، این گونه روشنگری ها را موجب “تضعیف اتحاد اپوزیسیون” خواندند. از همه مضحک تر اما برخی برای پرده ساتر کشیدن بر پیمان های مودت آمیز و حمایت های بی دریغ و گاه فضاحت بار پیشین خود از راست افراطی و شخص رضا پهلوی، مدعی ضرورت مرزبندی هم با چپ افراطی و هم راست افراطی برای حفظ اعتدال شدند تا چهره موجه و معقولی از خود بدست دهند!

واقعیت این است که هیچ کس به اندازه گروه های افراطی سلطنت طلب و تلاش پهلوی طلبان برای مصادره به مطلوب کردن جنبش زن، زندگی آزادی به جای حمایت از آن، به این جنبش لطمه نزد و باعث تفرقه و گسترش شکاف و دلسردی مردم نشد. شاید این تجربیات تلخ نشان داده باشد برای گسترش همبستگی در حمایت از مردم ایران و علیه جمهوری اسلامی راهی جز منزوی کردن راست افراطی که هیچ تفاوت ماهوی با جمهوری اسلامی ایران و سربازان آماده به فرمان یا آتش به اختیار آنان ندارند، باقی نمانده است. رفتار شرم آور سلطنت طلبان افراطی در برخورد با محمد رضاعالی پیام بی شک آخرین نمونه این رفتارها نیست، اما بار دیگر پرده از این واقعیت بر میدارد که راه گذار به دمکراسی نه از طریق بازگشت به گذشته بلکه عبور از جمهوری اسلامی و نگاه به آینده و استقرار جمهوری در ایران است!

مهرداد درویش‌پور

 

 

یک نظر بگذارید