آیت العظمی اعلیحضرت همایون شاهنشاه

 

احمد فریدمند*.

هر انقلابی برزمینه ایدئولوژی و نهادهای اجتماعی خود شکل می گیرد.

براساس تحقیقی که در سال ۱۳۵۴ انجام گرفته بود، تنها در تهران ۴۸ ناشر کتاب های مذهبی وجود داشت. فقط در همان سال، حداقل ۴۹۰ هزار نسخه از « مفاتیح الجنان» و ۷۰۰ هزار جلد از قران و ۴۰۰ هزار نسخه رساله علماء دینی در قم منتشر شده بود.

در ۱۳۵۲، در تهران ۳۲۲ تکیه امام حسین، ۳۰۵ در خوزستان، ۷۳۱ در آذربایجان وجود داشت. در کنار این مراکز، باز فقط در تهران ۱۲۳۰۰ هیئت سینه و زنجیرزنی بود که بیشتر آنها از طرف أصناف و بازاری ها حمایت می شدند.

بسیاری از آنها مهاجرین روستائیان کنده شده از زمین و شهرهای دیگر بودند و ۱۸۲۱ تا از این «هیئت ها نام های ویژه خود را داشتند، مثل «هیئت نطنزی های تهران»، «هیئت سمنانی ها»، «بیچارگان امام حسین»، «ذلیل های موسا ابن جعفر» و غیره.

پانزده سال آخر دوره شاه را می‌توان «عصر شکوفائی حسینیه‌ها و مساجد و دارلتبليغ‌های اسلامی و اشاعه اسلام و نشر وسیع كتاب‌های مذهبی نامید. حتی باقی مانده بودجه تخصیص‌یافته به «جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی» به جای سرمایه‌گذاری در شاخه‌های مولد اقتصادی، صرف تکمیل و گسترش مسجد اعظم در قم گردید. شاهی که تحصیل کرده سویس بود، و باید فرهنگ سیاسی و مدنی آن‌را به ایران می‌آورد، مبلغ اندیشه‌هائی بود که امروز امام جمعه‌های حکومت اسلامی بیان می‌کنند.

رشد شتابان نشر آثار مذهبی، ساختن مساجد و حسینیه ها و هیات های حسینی در چنان ابعادی بود که آنها را با کمبود تقاضا برای آخوند و روضه خوان مواجه ساخت و آنرا فقط با نشر وسیع کاست های خمینی و دیگر رهبران مذهبی می شد تکمیل کرد. آیا تعجبی دارد که خوانندگان این اندیشه‌های خرافی، چهره خمینی را در ماه ببینند؟

در کنار این نشریات سنتی، باید به نوشته های شریعتی اشاره کرد که تفسیر مدرنیزه شده ای از مذهب ارائه می داد که در نسخه های میلیونی منتشر گردید و «دوزخیان زمین» فرانتس فانون به چهره مستعضف دوره انقلاب تبدیل شده بود که بیشترین تاثیر را بر روی طبقه متوسط ناشی از رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی ناشی از در آمدهای نفتی داشت.

در دهه ۱۳۵۰ شمسی یک بررسی توسط مجید تهرانیان و علی اسدی، هدایت، طراحی و با همکاری محققانی چون منوچهر محسنی و مهدی بهکیش و هرمز مهرداد و عده ای دیگر انجام گرفت که نتیجه این بررسی ها تحت عنوان «طرح آینده نگری» درسال ۱۳۵۴ در شیراز در همایشی با شرکت صاحب نظران ارائه گردید و یکی از مهمترین اسناد در مورد نظر سنجی افکار عمومی در نیم دهه پیش از انقلاب می باشد. بنظر می رسد که استناد امیر ارجمند در «عمامه بجای تاج» به همین بررسی باشد. تحولات سریع طبقاتی و اقتصادی، همراه بود با سرکوب بی وقفه سیاسی و فرهنگی و نهادهای مدنی جامعه و بازکردن هر چه بیشتر فضای سیاسی جامعه برای نفوذ مذهب.

در آستانه انقلاب ۱۳۵۷، هیچ نهاد سیاسی و مدنی بعنوان وزنه تعدیل کننده در برابر نهاد مذهب و نفوذ ملایان وجود نداشت. بخش هائی از این تحقیق در سال ۱۳۹۶ توسط نشر نی تحت عنوان «صدائی که شنیده نشد» منتشر گردید. این نظر سنجی نشان می دهد که ۹۰ درصد دانشجویان، سیاستمداران را ناصالح می دانستند.

 

 

 

یک نظر بگذارید