به مناسبت  سالروز تاسیس ستاد مرکزی شوراهای تورکمن صحرا – غفور. گ

 

  • پنجشنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۱

باز پس گیری زمینهای کشاورزی  که توسط  وابستگان رژیم پهلوی  که بزور از روستاییان تورکمن طی پنجاه سال حکومت شاهنشاهی  غصب شده بود با شعار “الدن گیدن  یرلری / قایتاریپ آلماق گرگ” (استرداد زمین های غصبی) از اواخر بهمن ۵۷ آغاز گردید.

شمار بزرگی از  مالکان و زمینداران بزرگ از  خانواده پهلوی، ارتشیان با نفوذ یا از دولتمردان حکومتی بودند. بطور نمونه: شاهپور غلامرضا پهلوی (۴۰۰۰ هکتار)،عبدالرضا پهلوی (۳۵۰۰ ه)، شمس پهلوی (۳۰۰۰ه)، هژبر یزدانی (۸۰۰۰ ه)، تیمسار  پالیزبان (۱۵۰۰ ه)، تیمسار امجدی (۱۵۰۰ ه)، ارتشبد قره باغی (۱۲۰۰ ه)، ارتشبد اویسی (۱۴۰۰ ه)، ارتشبد بدره ای (۱۵۰۰ه)، روحانی وزیر کشور وقت (۴۰۰ه) و سایر دولتمردان و افراد صاحب نفوذ رژیم که مرغوب ترین و حاصلخیزترین اراضی منطقه را با زور و تهدید و تطمیع از چنگ روستاییان تورکمن در آورده و به نام خود سند زده بودند. شکایات روستاییان  با بی توجهی دستگاه های قضایی  و مقاومت آنها در مقابل غصب زمین ها با زندان و شکنجه روبرو می شد.

در تورکمن صحرا، مرغوب ترین زمین ها بطور تقریبی ۱۴۵ هزار هکتار  رقم زده می شد  که در مالکیت ۱۰۶ زمیندار و بورژوا ملاک قرار داشت که  تنها ۴۸ نفر از آنها تورکمن بودند. اغلب این ملاکان بومی با مقامات بلند پایه ی دولتی بطور شریکی کشت میکردند.
اولین مصادره و یا در واقع بازپس گیری اراضی در روستای مرجن آباد در شرق گنبد انجام گرفت. فردی بنام “فاریابی” با حمایت ارگان های امنیتی و دادگستری حدود ۴۰۰ هکتار از مراتع روستاییان را غصب و بنام خود ثبت میکند. پس از آن با کشیدن سیم خاردار در اطراف زمین ها، مسجد محل و تعدادی از خانه های مسکونی را خراب می کند. روستاییان در فردای سرنگونی رژیم شاهنشاهی، نزد فاریابی رفته و خواهان باز پس دادن زمین ها  بشکل مسالمت آمیز می شوند که روستاییان  با مخالفت و تهدید وی روبرو می گردند.

حرکت استرداد زمین های غصب شده، از مناطقی آغاز گردید که  سابقه در گیری  بین غاصبین و روستاییان حاد بوده است.
روستاییانی که زمین ها را مصادره کرده بودند، در  نشستی با ابتکار فعالین “کانون فرهنگی و سیاسی خلق تورکمن” که در ۲۷ بهمن توسط هواداران  تورکمن فدائی تشکیل شده بود، اقدام به تشکیل شورای دهقانی نموده و تصمیم به کشت و برداشت  شورایی می کنند.

در روستاهای  خوجه لر و گرکز، روستاییان حدود ۱۵۰۰ هکتار از زمین هائی را که توسط سروان هنرور (نماینده شاپور غلامرضا)، منجم و انصاری بزور غصب شده بود را باز پس گرفته و با تشکیل شورای دهقانی اداره کاشت آنرا بدست گرفتند.

بوجود آمدن فضای باز و خلا قدرت در منطقه  با سرنگونی رژیم پهلوی، و متواری شدن زمینداران وابسته به رژیم شاه، امر باز پس گیری زمین ها ی غصب شده  با هدایت کانون فرهنگی و سیاسی خلق تورکمن سرعت بیشتری  پیدا نمود. با گسترش استرداد زمین ها و تشکیل شوراهای دهقانی، برای سازماندهی  و هدایت مبارزات روستاییان، هماهنگی کاشت شورایی زمین ها، در ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ “ستاد مرکزی شوراهای تورکمن صحرا”ایجاد می گردد. چون  زمین ها  وسعت زیادی داشته و بشکل مکانیزه  و نیمه مکانیزه کشت می شد، تقسیم و قطعه قطعه نمودن اراضی غیرعلمی بود. از آن جهت،  تصمیم گرفته شد که بشکل شورایی کاشت و برداشت شود و محصول آن بین روستاییانی که در کاشت ان سهیم بودند تقسیم گردد. البته تمامی زحمات مراحل  کاشت تا برداشت محصول، غالبا بر دوش اعضای شورا بود.

در طی یکسال  با ابتکار ستاد مرکزی شوراهای تورکمن صحرا  ۲۵ اتحادیه روستایی تشکیل گردید. هر اتحادیه متشکل از  ۷ الی ۱۰ شورای روستائی بود.

مصادره یا باز پس گیری زمین هایی که توسط وابستگان به رژیم شاهنشاهی و با اتکا به قدرت و نفوذ در ارگان های دولتی آغاز شده بود، بعد از مدتی شامل زمینداران بومی  هم گشت. روستاییان اقدام به مصادره زمین های مالکان و خرده مالکان منطقه نموده و ستاد هم قاطعانه از این سیاست دفاع می نمود.

ستاد بنا به حاکم بودن بینش انقلابی م.ل.، این نوع “مصادره “ها را ناشی از مبارزه طبقاتی  ارزیابی کرده، و از آن دفاع و پشتیبانی می نمود.

مصادره زمین های کشاورزی بخشا بی رویه شده و از کنترل ستاد خارج شده بود. و بعضا عناصر فرصت طلب روستایی، از موقعیت انقلابی پیش آمده سوء استفاده کرده و موجبات نارضایتی و شکایات مالکان و خرده مالکان بومی را به ستاد فراهم می کردند.
ستاد برای اینکه در تقابل با بخش زیادی از خرده مالکان تورکمن  قرار نگیرد، تصمیم می گیرد که تعریف مشخصی از “فئودال” ارائه دهد. بعد از مشورت و بحث نتیجه می گیرد: “مالکانی که صاحب  ۵۰ هکتار زمین باشند، فئودال محسوب نمی شوند و می توانند زمین های خود را در تملک خود داشته باشند”.

مبنای مصادره زمین ها بر اساس شعار: “زمین از آن کسانی ست که روی آن کار می کنند” بود. شعاری عاریه گرفته از سازمان چریک های فدایی و سایر سازمان های چپ مارکسیست -لنینیستی. شعاری  بظاهر انقلابی، عدالت خواهانه و جاری در شرایط جو انقلابی  سال های ۵۷ و ۵۸ بود.

حقوق شهروندی و استرداد زمین

اگر مبنا را رعایت “حقوق شهروندی” که از اصول حقوق بشر است قرار دهیم، آیا بدون مراجعه به دادگاهی صالح و بر اساس قانون و حقوق انسان ها می توان اقدام به مصادره زمین ها نمود؟ ستاد مرکزی شوراها هرگز حقی به زمینداران بومی منطقه قائل نشد تا آن ها ثابت کنند که این زمین ها را بزور غصب نکرده اند  و دهه هاست که روی این زمین ها به کشت مشغول می باشند.

وضعیت امروز

در سالهای اخیر، بخشی از مهاجرین سیستانی، با کمک ارگان های امنیتی و با پول های باد آورده از طریق قاچاق مواد مخدر، اقدام به خرید زمین های تورکمن ها کرده اند. خرید زمین چه بشکل زور و تهدید و چه از طریق پرداخت پول، همچنان در راستای سیاست های آسیمیلاسیون نظام شیعه پرور ادامه دارد. خرید زمین (تو بخوان غصب قانونی) توسط زابلی ها آنقدر گسترده شده بود که برخی روشنفکران ملی گرا را وادار نموده که به این رویه، هشدار دهند و به کشاورزان تورکمن التماس نمایند که (زمین ناموس ماست) زمین هایشان را به مهاجرین زابلی نفروشند.

اگر بپذیریم هیچ وضعیتی برای همیشه پایدار نبوده و ناگزیر اوضاع دستخوش تغییر و دگرگونی هایی خواهد بود. در شرایطی که اوضاع در منطقه تغییر یابد که صد البته خواهد یافت، و توازن قوا به نفع نیروهای دمکرات تورکمن بچرخد، سیاست نیروهای ملی تورکمن در قبال تصاحب زمین ها از طرق زور و حیله، چه خواهد بود؟

  • اخبار روز

 

یک نظر بگذارید