درویشیان آبروی زمانه‌ی ما بود – اکبر معصوم‌بیگی

 

درویشیان سوپراستارِ هفته‌نامه­‌ها، ماهنامه­‌ها و روزنامه‌های رنگین، میهمان این برنامه و آن برنامه‌ی رادیو و تلویزیونی نبود. عکس و تفصیلات او را روی کم­تر مجله­‌ای می­‌دیدید، چون شیرین نبود. در برابر شرّ و پلیدی و ستم تلخ بود، زَقوم بود. این بود که نمی‌توانست «سلبریتی» رسانه‌های جریان­‌های جور واجور قدرت و ثروت باشد.تا خودش را بشناسد سر از زندان و بند و شکنجه درآورد. همه‌­ی زندگی­‌اش در پهنه­‌ی فرهنگ و پیکار برای آزادی و برابری گذشت. چنان‌که خود در جایی گفته است «چریک مسلّح نبودم، چریک فرهنگی بودم.» سکوت نمی‌توانست، با مماشات و پشت­‌هم‌­اندازی بیگانه بود. پیوسته در تکاپوی آزادی بود. صراحت لهجه­‌اش گاه تا اعماق می­‌سوزاند. امّا فقط تلخ نبود، راستی‌که مصداق بارز نام مستعاری بود که در دهه­‌ی ۵۰، پس از یک دوره­‌ی کوتاه رهایی از بند، برای پرهیز از تیغ سانسور بر خود نهاد: لطیف تلخستانی.«لطیف» و نرم و نازک و خاضع و خاکِ راه در برابر بی‌چیزان و به‌زمین‌افتادگان و محرومان، و «تلخ» و گریزان و نفور از قدرت، هر قدرتی. در سلامت که سهل است، حتّی در بستر بیماری در برابر صاحبان قدرت و ثروت تیغ آخته بَر کف داشت. از بهره­‌کشان و مفت­‌خواران و کاخ‌سازان به‌جان نفرت داشت. چند سال پیش که برای جور‌کردن حاشیه­‌ای فرهنگی برای مناسبتی غیرفرهنگی و چه بسا ضدّ فرهنگی از او هم دعوت کردند که به کیش برود، هراسان و آشفته و خشمگین به تهران آمد که: «چطور جرئت کرده‌اند از هم­چو منی برای چنان جایی دعوت کنند؟» و چند خطی خطاب به مردم رقم زد که، بی­‌گمان به عنوان سند برائت روشنفکری متعهد و آزادی‌خواه ما از قدرت، در تاریخ این سرزمین ماندگار است:

«من بر سر سفره­‌ی خون نمی­‌نشینم.»

علی‌اشرف درویشیان در روزگار ­آبروباخته‌ی ما آبروی زمانه‌ی ما بود.

 

Shabnameh, [26 Okt 2021 um 09:31]

 

@akbar_masoumbaigi

 

یک نظر بگذارید