” وبا ” و ” عبا “

 

شنیدم که رندی، به عهدِ قدیم

بیامد به نزدیک شخصی حکیم

بگفتا تو مردی جهاندیده‌ای

در اقصای عالم، تو گردیده‌ای

بفرما که در بینِ نوع بشر

چه دردی بُود بدتر و پر خطر

شنیدم که آن شخصِ نیکو نهاد

جوابِ سوالش، بدین گونه داد

بگفتا که در بینِ نوع بشر

دو بیماریند، پُر ز شرّ و خطر

” وبا ” هست اول، بلایی قَدَر

فتد همچو آتش، به نسل بشر

و بعد از ” وبا ” دردِ دیگر “عباست”

که خود عامل درد و رنج و بلاست

چو شیطان، به زیر عبا پا نهاد

عبا گشت، کانونِ جهل و فساد

عبا را کنون، پرچم جهل دان

فساد و جهالت، بزیرش نهان

چو حاکم شود بر دیاری عبا

در آن نشنوی، غیر صوت عزا

وبا و عبا مثل یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

وبای جهالت، ز زیر عباست

که خود منشاء درد و رنج و بلاست

امان از “عبا” و امان از “وبا”

که شد ملت ما بدان مبتلا

ایرج میرزا

 

Shabnameh, [26 Feb 2020 um 15:36

یک نظر بگذارید