ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم!- کلکتیو زن، زندگی، آزادی – بلژیک 

 

برای ثبت در تاریخ!

نه به نام ما!

ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم!

اگرچه ما مبارزین انقلابی خیابان‌، خوب می‌دانیم که مبارزه در خیابان و ماندن در خیابان برای پیروزی انقلاب‌ «زن‌، زندگی‌، آزادی» تعیین کننده است، اما این بار ما در راهپیمایی ۲۰ فوریه ۲۰۲۳ در بروکسل شرکت نمی‌کنیم! چرا؟

چون ما خواهان سرنگونی انقلابی کلیت جمهوری اسلامی، بدون اگر و اما هستیم. وقتی می‌گوییم کلیت جمهوری اسلامی یعنی تمامیت ساختار حاکمیت سیاسی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی؛ تمام جناح‌های سیاسی آن از بدو قدرت‌گیری تا امروز؛ تمام نهادهای سیاسی، مالی، حقوقی، قضایی، نظامی، انتظامی، امنیتی، ایدئولوژیک و آموزشی آن؛ و در نهایت تمامیت تفکر، ایدئولوژی و ساختار اجتماعی و روابط قدرت ساخته شده در آن. یعنی سرنگونی انقلابی کلیت جمهوری اسلامی به دست مردم و برای مردم ایران، بدون دخالت هیچ نیروی خارجی و صرفا در جهت منافع تمام مردم ایران و نه منافع هیچ دولت خارجی.

چون ما می‌خواهیم انعکاس قدرتمند، واقعی و مستقیم صدای جنبش «زن، زندگی، آزادی» باشیم. صدای زنان انقلابی سال ۵۷ که زودتر از بقیه‌ی جامعه عواقب به قدرت رسیدن ضدانقلاب را فهمیدند و صدای پای واپس‌گرایی اسلامی را شنیدند. ما امتداد تاریخی جنبش نوینی هستیم که با حضور زنان سال ۵۷ متولد شد. میلیون‌ها زنی که اسفند ماه ۵۷ بعد از صدور فرمان «حجاب اجباری» توسط بنیادگرایان اسلامی در شهرهای مختلف ایران به خیابان آمدند و فریاد زدند: «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم!»؛ اما این‌بار ما نوادگان شورشگر آن زنان انقلابی، پیش از پیروزی انقلاب، صدای پای ضدانقلاب و برآمدن فاشیسم را می‌شنویم، به هیچ بهانه‌ای با واپس‌گرایان از هر قماشی هم‌گام و هم‌صدا نمی‌شویم و باز هم فریاد می‌زنیم: «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم!»

برای ما فرقی ندارد که فرمان بازگشت به گذشته از دهان نواده‌ی ذکور خاندان مستبد پهلوی خارج شود {که نهایت شایستگی‌اش به ارث بردن القاب و امتیازات هزاران سال سلطنت پدر/مردسالار اقتدارگری مذهبی/شیعی میلیتاریستی است و هنوز هم دستگاه منتسب به خاندان او در مقابل یک دادگاه عدالت مردمی تحت محاکمه‌ی عادلانه قرار نگرفته‌اند، ولی امروز با وقاحت تمام با انواع ترفندهای سیاسی، میدانی/ فالانژی (گروه فشار)، رسانه‌ای و مالی با مصادره‌ی صدای جنبش مردمی خود را «رهبر خودخوانده» جنبش انقلابی می‌داند}؛ یا این فرمان با صدایی زنانه از دهان کسی مثل «مسیح علی‌نژاد» خارج شود که به اصطلاح «حقوق زن ایرانی» را از مردسالارترین و جنگ‌سالارترین قدرت‌های جهانی گدایی می‌کند {دولت‌مردانی که در کشور خودشان سردمدار کنترل بدن زنان و مخالف سرسخت حق سقط جنین زنان هستند}؛ یا صاحب این صدا زنانی از قماش «دریا صفایی» باشند {که در ادغام کامل با «فرهنگ، ارزش‌ها و هویت فلامان – اروپایی» اجازه می‌یابند یکی از مهره‌های دکوری برای اهداف احزاب راست افراطی، برتری‌طلب ملی، فاشیسم، هم‌جنس‌گراستیزی، مهاجرستیزی، دیگر‌ستیزی، مسلمان‌ستیزی، زن‌ستیزی، اقلیت ستیزی و پوپولیست باشند}؛ برای ما همچنین فرقی نمی‌کند که فرمان بازگشت به گذشته از دهان چهره‌های سابقا خوش‌نام هنری، ورزشی، رسانه‌ای خارج شود یا عضوی از جنبش به‌حق دادخواهی {کسانی که با انواع و اقسام استدلال به اصلاح منطقی، مردم‌پسند، دلسوزانه و حتی با «خلوص نیت» جاده صاف‌کن بازگشت به گذشته می‌شوند}، این بار اما ما پیش از پیروزی انقلاب اعلام می‌کنیم که صدای پای ارتجاع را شنیدیم: «حذف صدای انقلاب، نه به نام ما!»، «تا انقلاب نکردیم، به خانه برنگردیم»

چون ما اصولا برای انقلاب از خانه خارج شده‌ایم و حاضر به مبادله و مماشات نیستیم. ما حاضر نیستیم اهداف انقلابی و سال‌ها مبارزه‌ی به‌حق مردم ایران توام با سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام و همچنین امکان خلق آینده‌ای نوین با به رسمیت شناختن «حق تعیین سرنوشت» برای تک‌تک مردم ایران را با هیچ یک از مطالبات سطحی، حقیر، زودگذر و کوتاه‌مدتِ نیروهای فرصت‌طلب مبادله کنیم. کسانی که تحت نام اتحاد، همه‌با‌هم، «دموکراسی»، نیاز به ائتلاف، نیاز به رهبری، گذار مسالمت‌آمیز و سریع، جلوی‌گیری از کشتار و … تمام صداهای انقلابی، منتقد و مبارز را خفه می‌کنند. کسانی که اهداف و دستاوردهای جنبش انقلابی و حاصل خون‌های ریخته شده در خیابان‌های ایران را مصادره به مطلوب کرده و در دالان‌ها و تالارهای پارلمان‌های غربی، قربانی مصلحت‌طلبی و منفعت‌طلبی فردی، جناحی و حزبی خود می‌کنند. کسانی که می‌خواهند این‌بار نه در کمپین‌های انتخاباتی در درون حاکمیت جمهوری اسلامی بلکه در سطح جهانی ما را وادار به «انتخاب بین بد و بدتر» کنند. غافل از اینکه مبارزین انقلابی واقعی خیابان‌های ایران مدت‌هاست که از اصلاحات عبور کرده‌اند و وارد ترفندهای اصلاح‌طلبانه نمی‌شوند. حتی اگر برخی بخواهند این اصلاحات را از دولت‌های اروپایی گدایی و به اسم «انقلاب» به مردم حقنه کنند.

بله! اگرچه ما برای انقلاب‌مان به اتحاد نیاز داریم اما اتحاد مردمی از پایین بر اساس منافع مشترک استراتژیک/راهبردی، اتحادی آگاهانه، داوطلبانه، روشن و نقادانه که فضای اتحاد و نقد را هم زمان می‌گشاید؛ نه ایجاد فضای ارعاب و اجبار تحت عنوان «همه با هم»، به معنای «همه با من» برای تحمیل سکوت و سرکوب مطالبات اکثریت فاقد قدرت و رسانه، با ایجاد فضای مساعد برای اقلیت رانده شده از قدرت یا در پی قدرت برای بازسازی همان ساختارهای نابرابر پیشین با عناوینی جدید.

بله! اگر چه ما هم به ساخته شدن رهبران انقلاب تأکید داریم اما نه رهبرسازی از بالای سر مردم و حقنه‌ کردن رسانه‌ای  آن و در نهایت صدور «رهبر» به ایران! در طول تاریخ رهبران واقعی جنبش‌های اجتماعی – سیاسی در بطن و کشاکش آن ساخته شده و بالیده می‌شوند، زمین می‌خورند، بلند می‌شوند، شکست می‌خورند و می‌آموزند، برمی‌خیزند و برمی‌خیزانند همان‌طور که زینب‌ها، فرزادها، شیرین‌ها، ستارها، سپیده‌ها، توماج‌ها، لیلا‌ها، نویدها و ژیناها، خدانورها و ساریناهای‌مان از بطن جنبش برخاستند و باز برمی‌خیزند.

بله! اگرچه ما برای پیروزی اهداف جنبش «زن، زندگی، آزادی» متحد شده و خواهیم شد اما نه با هیچ نیروی پدر/مردسالار، قیم‌مآب، سلطه‌گر، تئوکراتیک، بنیادگرا، سرمایه‌سالار، «نژاد»پرست، فاشیست و واپس‌گرا که در دهان شعار«زن، ‌زندگی‌،‌ آزادی» دارد ولی در عمل بر جاده‌ی «مرد،میهن، آبادی» می‌راند.

بله! اگرچه ما برای مبارزه همواره در خیابان بوده و خواهیم ماند، اما برای ثبت در تاریخ اعلام می‌کنیم که این بار به خیابان نرفتن ما یک عمل مبارزاتی است، ما به دعوت ضدانقلاب و در جهت خاموش کردن صداهای واقعی انقلاب و برای منافع هیچ دولتی به خیابان نیامده و نخواهیم آمد، ما در کنار منافع مردم ایران و در مقابل دولت جمهوری اسلامی و حامیان دیروز و امروزش قرار داریم و فریاد می‌زنیم: «کردستان، بلوچستان قلب ایران، وطن یعنی خیابان!»

بله! ما برای انقلاب به ائتلاف نیاز داریم اما ائتلاف واقعی از نیروهایی که نماینده خواست‌های مردم ایران باشند، نیروهایی که راه را بر شنیده شدن و دیده‌ شدن تحتانی‌ترین و خاموش‌ترین لایه‌های اعماق جامعه باز کنند و هم‌افزایی کنند، نه نمایش خیمه‌شب‌بازی رسانه‌ای چند چهره بدنام و خوش‌نام که طبل رسانه‌های‌شان صدای انقلاب را لاپوشانی می‌کند و تصویرهای پرزرق و برق‌شان تصویر انقلاب را محو کرده است و طرح خواسته‌های اقشار تحتانی و گروه‌های تحت‌ستم را موی دماغ  «بازگشت به عظمت ایرانی» می‌دانند.

بله! اگرچه سپاه نه تنها تروریست است، بلکه یکی از نهادهای نظامی، ایدئولوژیک، مالی و امنیتی سیستم سرکوب سیستماتیک جمهوری اسلامی در داخل و خارج ایران بوده و هست. اما برای اثبات این حقیقت ما هرگز نیازی به مهر تائید و مشروعیت گرفتن از هیچ فرد، نهاد، پارلمان و مجمعی نداشته و نداریم، چون ۴۴ سال زندگی زیر سرکوب جمهوری اسلامی و تحت سرکوب مستقیم بازوی سپاه در داخل و کشتار مخالفین و شراکت در جنگ‌های نیابتی در خارج از مرزهای ایران این حقیقت را به ما و مردم جهان اثبات کرده است؛ و ما این حکم قطعی را با خون هزاران هزار جوان ایرانی امضا کرده‌ایم؛ با خون سرخ عاشق‌ترین زنده‌گان از دهه ۶۰ تا  کشتار ۶۷، از کشتار کارگران خاتون‌آباد تا کشتار آبان ۹۸، از کشتار انقلابیون سوری تا کشتار مخالفین حضور و دخالت سپاه در عراق، لبنان و یمن. به همین دلیل این زمین بازی ما نیست، ما مبارزه‌ی انقلابی مردم ایران برای سرنگونی  جمهوری اسلامی و قطع بازوهای سرکوب‌گر آن مثل سپاه را به دست معامله و منافع بین دولت‌ها نمی‌سپاریم. دولت‌هایی که تا کمتر از ۶ ماه پیش جام بر جام جمهوری اسلامی می‌زدند و برجام امضا می‌کردند و آگاهانه چشم به روی ماهیت جمهوری اسلامی می‌بستند. آن‌ها حتی جمهوری اسلامی را به عنوان عضوی از «کمیسیون مقام زن سازمان ملل» به رسمیت می‌شناختند (همان‌طور که به زودی دوباره طالبان را به رسمیت خواهند شناخت) زهی خیال باطل که در جهت منافع‌شان یک بار دیگر این تجربه را تکرار نکنند. بله همان‌قدر که خروج ایران از «کمیسیون مقام زن سازمان ملل» وضعیت زنان ایران را بهبود بخشید، قرار گرفتن سپاه در لیست تروریستی هم در وضعیت مردم ایران تأثیر خواهد داشت. همان‌قدر که اخراج ایران از «کمیسیون مقام زن» صندلی این کمیسیون‌ها را برای زنانی فرصت‌طلب از قماش مسیح‌ علی‌نژاد و دریا صفایی باز کرد، این مبارزه هم صندلی را برای سایر نیروهای فرصت‌طلب خالی خواهد کرد.

ما یک بار دیگر و برای ثبت در تاریخ اعلام می‌کنیم:

ما برای بازگرداندن جنبش «زن، زندگی، آزادی» به صاحبان واقعی آن، امروز و هر روز برای مبارزه در خیابان باقی می‌مانیم!

همان‌طور که حجاب اجباری را با برداشتن حجاب به بهای جان‌مان لغو کردیم!

همان‌طور که حقانیت مبارزه سرکوب شده‌گان را با مبارزه اثبات کردیم

همان‌طور که انقلاب را با انقلاب کردن پس گرفتیم!

همان‌طور که زن بودن را به مبارزه برای زندگی‌ و آزادی گره زدیم!

همان‌طور که اجازه پرواز را با پرواز کردن گرفتیم!

تقاضا نمی‌کنیم،

معامله نمی‌کنیم،

به مصادره تن نمی‌دهیم،

رهبری جنبش خودمان را با رهبری کردن آن، باز پس می‌گیریم!

انقلاب را با انقلاب کردن، به خیابان‌های جهان باز می‌گردانیم!

صدای خودمان را خود نمایندگی می‌کنیم!

زندانیان سیاسی‌مان را با مبارزه‌ی جمعی خودمان آزاد می‌کنیم!

به کفیل، وکیل، قیم، «نماینده و رهبر خودخوانده» نمایندگی نمی‌دهیم

سیستم ترور و سرکوب را خود سرنگون می‌کنیم!

قانون اسارت‌آمیز را خود لغو می‌کنیم!

قانون آزادی و برابری را خود می‌نویسیم!

حجاب از سر برمی‌کشیم!

حجاب از ذهنیت جامعه برمی‌کشیم!

آینده را خود به رهبری خود می‌سازیم!

و تا رهایی از پای نمی‌نشینیم!!!

 

بهمن ۱۴۰۱ /  فوریه ۲۰۲۳

کلکتیو زن، زندگی، آزادی – بلژیک

Insta: womanlifefreedom.be

Telegram: @zendegiazadicol

 

 

یک نظر بگذارید