مهرنوش موسوی (فیسبوک)
اول توئیت سال نو را سریالی پخش کردند بدون هیچ توضیحی به مردم. گذاشتند ملت به هوای اتحاد لحظاتی خوش باشند. توئیت دوم آغوش را برای نیروهای امنیتی باز کردند، برای اینکه سر ملت را شیره بمالند، ترجمه فارسی را مثل صدا و سیما دستکاری کردند. باز هم بدون هیچ توضیحی، اینهمه نقد شد یکنفرشان جوابگو نبود. سکوت کردن تاکتیک ارجح کل این جمع بود.
یکهو و در متن سکوت بقیه، یک نفر از این جمع ساز خودش را زده وکیل بقیه شد. جز علی کریمی هیچ کس از خود این جمع زیر بار وکالتش نرفت. ملت پرسیدند چرا؟ چی شد؟ باز هم جوابی ندادند. سرشان را قشنگ زیر برف کردند که نشنوند و نبینند. مسئولیت به عهده نگیرند. با رسانه های زرد خودشان هم شرط گذاشتند که در این باره از آنها سوال نکنند. هیچی نشده، این رسانه ها هم عین صدا و سیما پا در راه رسانه های درباری گذاشته اند. وکیل الرعایا رای اینترنتی گرفت. بدون هیچ پلتفرمی، بدون هیچ برنامه و کانسپتی. هیچی. فقط چون پسر شاهی است که چهل میلیون سرنگونش کردند. نه بابا چهل میلیون کجا، یک میلیون اینترنتی کجا! اعتراضات را خامنه ای اغتشاشات مینامد، اینها یک انقلاب سیاسی را فتنه نامیدند. اینهم هیچی!
الان دوباره لقمه ای را که به جای دهان در چشم گذاشتند، اینبار در گوش سمت چپ میگذارند. من به شما قول میدهم در این نشست به هیچ سوال انتقادی پاسخ نمیدهند. لابد یکی داستان میخواند، دیگری آواز. بعد بغل دست اینها میلیونرهای آمریکایی جمع شدند، از هر دو حزب حاکم، بساط برجام و مذاکره و آمد و شد را با جمهوری اسلامی پهن کنند. در تمام طول مدتی که اینها خود را سرگرم این کار کردند، مردم معمولی در خارج به خیابان رفتند، برای آزادی دستگیرشدگان تظاهرات کردند. حامد اسماعیلیون بعد از برلین همچنان سکوت کرد. همچنان که در صفحه اش بارها نوشتم، فرصت بسیار بسیار مهمی وسط انقلاب از دست رفت. جالب این است یک نفر از این جمع هم جوابگوی مردم نیست!
این وسط اما آن عده زیادی هم که با وجود فحش دادن به انقلاب ۵۷ همان کاری را میکنند که عوام کردند، جالب و تماشایی اند. سرمست و خمار توهم اتحاد و همه با هم، لباس رمه پوشیده اند. این را ما نمیگوییم خود رضا پهلوی یکسال پیش گفت. گفت کسانی که میخواهند من را جلو بیندازند دنبال شبان میگردند. الان خود ایشان با طرح وکالت شبان بودن را مقدس میشمارد.
این عده سهم دارند در این معرکه. خودشان که نمیپرسند، هیچ! جلوی هر گونه پرسشگری را هم میگیرند. روز روشن به آنها گفتند قرار است بعد از سرنگونی سپاه و بسیج همچنان حفظ و به قول رضا پهلوی امنیت ما را باز هم عهده دار شوند. مهم نیست برایشان! به آنها گفتند قرار نیست این انقلاب، اسلام سیاسی و دستگاه آخوند را زیر ضرب بگیرد، انقلابی که حجاب سوزاند و عمامه پرانی کرده، حسینیه ها را به آتش کشید. مهم نیست برایشان! اینها کسانی هستند که یک مدت دیگر فحشش را به « نسل دهه هشتادی» خواهند داد. اینها کسانی اند که آتش به اختیار تظاهراتها را به هم زدند. سخنران را از روی سکو پایین کشیدند. بقیه شان نظاره گرند. به این بقیه باید گفت : اتحاد میخواهید؟ اوکی! حداقل سوال کنید. انتقاد کنید. سکوت موذیانه را بکوبید. حق شهروندی خودتان را و آزادی بیان خودتان را ارج بگذارید. حق شهروندی و آزادی بیان خودتان به هیچتان هست؟ لااقل عادت کنید که قرن ۲۱ است، عادت کنید که به حق پرسشگری، انتقاد، افشاگری و بیان ما احترام بگذارید تا بعدن مصائب ناشی از این وضعیت را گردن انقلاب مردم نیندازید.
البته این توقعات از جنبشی که حقوق انسانی برایش همیشه در طول تاریخ زیر بلیط تقدس دین و مرز جغرافیایی و جنسیت و غیره بوده انتظاری عبث است. حقیقت این است که انقلاب مردم ایران و جامعه کنونی از تصورات جنبشی که تا همین پریروز به انقلاب خشونت میگفت، بسی فراتر است. جامعه جوان ایران مطمئنن هزینه نخواهد داد که فقط پالان عوض شود!
پ.ن: حضور عبدالله مهتدی و اضافه شدنش به این جمع جالب است. وکیلشان که رضا پهلوی باشد خواستار حفظ سپاه و بسیج است. این یکی اما وسط قیام دیماه ۹۶ نماینده فرستاد تا در سفارت جمهوری اسلامی در اسلو با نماینده خامنه ای مذاکره و زد و بند کنند. البته که حافظه تاریخی هم به هیچ است. عبدالله مهتدی مثلن قرار است نماینده کجای کردستان باشد؟ نماینده جاشها؟ نماینده جریانات قوم پرست که عدد به عدد رهبرانشان را پای میز مذاکره و زد و بند با نظام از دست داده اند؟ مبارک است!
مهرنوش موسوی (فیسبوک)