فراخوان معلمان به اعتصاب در اعتراض به سرکوب سیستماتیک و کشتار معترضان و دانشآموزان
معلمان روزهای ۲۸ تا ۳۰ مهر را عزای عمومی اعلام کردهاند و پس از آن نیز دو روز در اعتراض به سرکوب و کشتار معترضان و دانشآموزان تحصن خواهند کرد.
۲۸ مهر ۱۴۰۱
معلمان ایران در اعتراض به ورود نیروهای نظامی، امنیتی و لباس شخصی به مدرسهها، بازداشت و قتل دانشآموزان در روزهای یکم و دوم آبان از رفتن به کلاس درس خودداری خواهند کرد و در مدرسهها تحصن میکنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان در فراخوانی که صبح روز ۲۸ مهر منتشر شد «ورود نیروهای امنیتی، نظامی و لباس شخصی» به مدرسهها را «تعرض به حریم مدرسهها و فضاهای آموزشی» و «سرکوب سیستماتیک» توصیف کرده و نوشته است:
«در طی این سرکوب سیستماتیک، تا کنون جانِ عزیزِ تعدادی از دانشآموزان و کودکان را به بیرحمانهترین شکل گرفتهاند؛ از نیکا و سارینا تا ابوالفضل و اسرا پناهی در اردبیل و ۱۴ دانشآموز و کودک سیستان و بلوچستان و کرمانشاه و گیلان و مازندران و کردستان و آذربایجان و مشهد…»
سازمان عفو بینالملل قتل ۲۳ کودک را از آغاز خیزش زن، زندگی، آزادی در ایران مستند کرده است. جمعی از معلمان بازنشسته و شاغل استان کردستان شمار کودکانی که در جریان اعتراضات اخیر به دست ماموران حکومتی به قتل رسیدند را ۲۸ نفر اعلام کرده است.
در هفتههای گذشته ماموران امنیتی، نظامی و لباس شخصی به چند مدرسه در نقاط مختلف ایران وارد و شماری از دانشآموزان معترض را بازداشت کردند. مقامهای دولتی تا به حال آمار دانشآموزان بازداشت شده را اعلام نکردهاند اما وزیر آموزش و پرورش تأیید کرده است که این کودکان به مراکز «اصلاح و تربیت» زیر نظر سازمان زندانها منتقل شدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان با یادآوری اینکه پیشتر بارها به حاکمان هشدار داده است: «از محدود کردن مفهوم مقدسِ«آزادی» و خشونت علیه معترضین دستبردارد، حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و دست از آزار دانشآموزان و امنیتی کردن فضاهای آموزشی بردارد»، نوشته است:
«اما حاکمان، در جواب، روشهای سرکوب را شدیدتر و خشونتبارتر کردهاند، تا جاییکه حتی در مدارس ابتدایی هم گازِاشک آور شلیک میکنند، دانشآموزان را به اجبار به مراسم ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی با آموزش و تربیت ندارد، اعزام میکنند و تحفه اینکه اگر کسی همراهی نکند، او را چنان کتک میزنند تا جان عزیزش را بستانند. از دانشآموزان بازجویی میکنند و تعهد میگیرند و بعد به جای پاسخگویی، به سناریوسازی و اعترافگیری اجباری روی میآورند. علت مرگ معترضین را بیماری مادرزاد، خودکشی و گاز گرفتگی سگ جلوه میدهند، و جان کودکان و جوانان این سرزمین را در معرض گلوله قرار میدهند.»
این شورا که در بیانیه پیشین خود معلمان، دانشآموزان و مردم ایران را به سه روز عزای عمومی در اعتراض به کشتار معترضان و به ویژه دانشآموزان فراخوانده بود، گفته است:
«در این روزها با سرکشی به خانوادهی جانباختگان، حضور بر سر مزار آنها و پوشیدن نمادین لباس، مچ بند و دیگر پوششهای مشکی، مراتب همدردی و همبستگی خود با این خانوادههای داغدیده اعلام میکنیم و روز شنبه همگی با لباس مشکی در مدرسه حاضر میشویم.»
شورای تشکلهای صنفی معلمان در بخش دیگری از فراخوان خطاب به حاکمان نوشتهاست:
«حاکمان، باید بدانند که جامعهی معلمان ایران، این قساوتها و سبوعیت را تحمل نمیکند و اعلام میدارد که ما از مردم هستیم و آن گلولهها و ساچمههایی که در خیابانها به مردم میزنید، روح و جان ما را هدف قرار میدهد. نفس دانشآموز با نفس ما درهم آمیخته و ما نمیتوانیم در میانهی باروت و آتش و ساچمه، روی تخته سیاه تمرکز کنیم و برایمان مهم نباشد که حال فرزندان این سرزمین چگونه است. اگر مردم و جامعه فریاد میزند، ما هم بخشی از این فریاد و تظلم خواهی هستیم.»
معلمان پیش از این نیز در همبستگی با معترضان در آغاز سال تحصیلی از حضور در کلاسهای درس خودداری کرده بودند. آنها در فراخوان به اعتصاب خواستههای بنیادین معلمان را «به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، آزادی بدون قید و شرط تمامی دانش آموزان» اعلام کرده و تأکید کردهاند «تا زمانی که دانشآموزان به مدرسه برنگردند و حاکمیت دست از کشتار مردم و کودکان برندارد و صدای بهحق مردم را با گلوله جواب دهد، به اعتراضات خود ادامه میدهیم».