سرود حقوق بشر

ابراهيم صفايى تاريخ نگارى است كه گاه به شيوه كهن شعرى گفته است و جالب اين كه تنها ترانه اى كه مختص حقوق بشر به مفهوم ويژه آن به فارسى در دست است، سروده اوست.

صفايى در سال۱۲۹۱ در ملاير زاده شد و پس از تحصيلات حقوق و تاريخ به قضاوت و سپس به كار تاريخ نگارى پرداخت. از او ده كتاب تاريخى به چاپ رسيده كه موضوع بيشتر آنها به دوره قاجار مربوط مى شود. وقتى به سروده حقوق بشر او برخوردم، گويى وظيفه ساختن آهنگى بر روى آن را به طور خودكار بر من محول كرده باشند؛ با اين كه ميدانستم سى چهل سال پيش آهنگى روى اين شعر ساخته شده بود. به هر حال سرود را ساختم و با كمك دوستان هنرمندم اجرا كرديم.

حقوق بشر

سروده ابراهيم صفايى

آهنگ و آواى اسكندر آبادى

تنظيم عارف ابراهيمپور

همخوانان: سيما و عشرت

صدابردارى فريدون چگينى

آذرماه ۱۳۸۲

هر آنكس كه دارد ز دانش خبر،
گرامى شمارد حقوق بشر.

بشر را حقوقى بود در سرشت،

كه منشور آن را طبيعت نوشت.

ز هر تيره و بوم و كشور بود،

بشر را حقوق برابر بود.

مخواه از بشر بردگى بندگى،

كه آزاد بايد كند زندگى.

حقوق بشر گر بود محترم,

بر افتد ز گيتى نشان ستم.

عدالت چو بر خلق فرمان دهد،

ترا هرچه باشد سزا آن دهد.

بجو دانش و بينش و مردمى،

كه اين است سرمايهء آدمى.

 

یک نظر بگذارید