آنان که گفتند «نه» – «گروه نویسندگان سرخط»

 

به مناسبت سالروز رفراندوم برای تاسیس جمهوری اسلامی

 

جمهوری اسلامی سالهاست روی یک عدد ۹۸.۲ درصد مانور می‌دهد؛ به راستی که تاریخ را فاتحان می‌نویسند. سال‌هاست طوری جلوه داده می‌شود که گویی همه‌ی مردم و گروه‌ها با یکدستی کامل «همَه باهم» به استقبال جمهوری اسلامی رفتند و شادمان و سرخوش به استقرار یک نظام فاشیستی بالای سر خود «آری» گفتند.

اگرچه در فروردین ۵۸ بسیاری از مردم از ماهیت جمهوری اسلامی باخبر نبودند، توده‌ی سازمان‌نیافته سرخوش از پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم ستمگر پهلوی، بی آن که دقیقا چشم‌اندازی از آینده داشته باشند به «جمهوری» و «اسلامی» بودن (عنصری که در آن زمان به اشتباه به‌عنوان عنصر مقاومت در مقابل وابستگی می‌شناختند) رای دادند؛ اما عمده‌ی گروه‌های سازمان‌یافته، جمعیت‌های ازپیش تحت‌ستم و به ویژه سازمان‌های انقلابی اساسا رفراندوم «آری یا نه» را تحریم کردند و در زمین بازی سلطه‌ی تازه مستقر قرار نگرفتند. همزمان با برگزاری رفراندوم در فروردین ۵۸، شوراهای مردمی ترکمن‌صحرا در جنگ تن به تن و نابرابر با سپاه دولت مرکزی بودند، کردستان نیز در جنگ پراکنده با حکومت به سر می‌برد، از میان بلوچ‌ها گروه‌هایی در حمایت از کردستان تظاهرات می‌کردند و رفراندوم را از اساس تحریم کردند ( چنانچه در بلوچستان هنگام رای گیری برای قانون اساسی در آذر ۵۸ صندوق های رای به آتش کشیده شد). اکثر سازمان‌های چپ (به جز حزب توده)، سازمان‌های زنان و گروه‌های تحت ستم به زمین بازی «آری یا نه» جمهوری اسلامی نه گفتند و به جای آن برای سازمانیابی، تشکیل شوراهای مردمی و هسته‌های مقاومت و حتی جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی برنامه ریختند. ۹ سازمان انقلابی کردستان متحدانه و با اتکا به شوراهای خودگردان مستقر در این منطقه، رفراندوم را تحریم کردند.

این گروه‌ها و سازمان‌های انقلابی، گرچه پیش پای سفاکی و کشتار فراگیر جمهوری اسلامی تماما سربریده شدند، گرچه بازندگان جنگ نابرابر استقرار جمهوری اسلامی بودند، اما در تمام روزها از بهمن ۵۷ تا سال ۶۰ که سرکوب فراگیر و پیروز شد و جمهوری اسلامی عملا استقرار یافت همه‌جانبه جنگیدند و بر سر «نه» خود ایستادند.

جمهوری اسلامی نه با یک آری همگانی که بر خون ترکمن‌صحرا، کردستان، بلوچستان، کارخانه‌ها، دانشگاه‌ها ( با انقلاب فرهنگی)، زنان و اقلیت‌های مذهبی استقرار یافت. حذف جنگ گنبد و درگیری‌ و کشتار در کردستان و سرکوب بلوچستان از ۱۲ فروردین ۵۸، حذف آنان که «نه» گفتند، حذف سویه‌ی رهایی‌بخش تاریخ است، حذف مقاومت و حذف عنصر «انقلاب» از فرایند تسلط «ضدانقلاب» در ماه‌های پس از سرنگونی رژیم پهلوی است. در ۱۲ فروردین ۵۸ همه‌ی سازمان‌های راست و راست افراطی (از جمله حزب پان ایرانیست) به جمهوری اسلامی آری گفتند و امروز بر این حذف تاریخی سوار می‌شوند تا انقلابیون ۵۷ را که هم علیه ستم پهلوی جنگیدند و هم در مقابل جمهوری اسلامی ایستادند مقصر جلوه دهند و بگویند: «چون انقلاب کردید وضع ما این شد»، این مرتجعین که کعبه‌ی آمالشان برگشت به عقب و به دوران پهلوی است نادیده می‌گیرند که گروه‌های تحت ستم و انقلابی، آنچنان که علیه پهلوی جنگیدند ۴۳ سال مداوم تحت بایکوت محض رسانه‌ای و شدیدترین سرکوب‌های فاشیستی علیه ستم جمهوری اسلامی می‌جنگند و خون می‌دهند. امروز مقاومت مردم بلوچ، عرب، کرد، ترک، ترکمن، لر، حاشیه‌نشینان، زنان، کارگران و بازنشستگان، دانشجویان و معلمان مستقل و…. به خوبی گواهی‌ می‌دهد راهی که با «نه» به جمهوری اسلامی پس از سرنگون‌کردن پهلوی آغاز شد با شدیدترین سرکوب‌ها و کشتارها رها نشده و همچنان به امید پیروزی ادامه دارد. راهی که نه با پوستر و عکس با آسودگی از دل اروپا و امریکا، بلکه از میان گلوله و خون وسط قحطی و گرسنگی حاشیه‌ها در ایران می‌گذرد. آنان «نه» گویان بزرگ و واقعی هستند.

متن از «گروه نویسندگان سرخط»

# – مرگ برجمهوری اسلامی

# – نه شاه میخوایم نه ملا فقط تشکیل شورا

 

@sarkhatism

 

 

یک نظر بگذارید