هر کسی سعی می کند….فرهاد قنبری

 

فضایی در جامعه و به ویژه در میان فعالان رسانه ای و روزنامه نگاران و صاحبان تریبون های کوچک و بزرگ شکل گرفته است که هر کسی سعی می کند بر اساس جَو حاکم بر فضای عمومی جامعه چیزی که مخاطب علاقه مند شنیدن آن است را به اسم تحلیل ارائه نماید.

به عنوان مثال:

– نفرت ایرانیان از روسها باعث شده که این روزها هر کسی که فحش و ناسزای بیشتری حواله روسیه و پوتین می کند، به عنوان تحلیلگر ارشد مسائل روسیه، بالکان و ناتو مورد توجه و تمجید قرار بگیرد.

در این راستا کسی اگر از زلنسکی قهرمان خلقهای ستمدیده بسازد، از پوتین به «خرس قطبی» یاد کند، یا او را «گُراز مسکو» بنامد و یا از شکست مفتضحانه روسیه بنویسد به عنوان تحلیلگر کارکشته قلمداد شده و هر کسی که از بازی خوردن اوکراین در جنگ روسیه و غرب و یا امکان عقب نشینی اروپا و آمریکا در جنگ اوکراین سخن بگوید احمق و نادان است.

– اگر کسی از چینی ها به سگ خور و گربه خور و کروناساز و امثالهم یاد کند، روشنفکر و دلسوز است و هر که از لزوم برقراری روابط تجاری گسترده با چین سخن بگوید نادان و وطن فروش است.

– اگر کسی بنویسد که قبل از انقلاب روزی هزاردلار درآمد داشته و با دستمزد یک روز کار نصف اروپا را سیاحت کرده است، فرد روشن بین و آگاهی است و هر کسی که در این روایت شک کند، نادان و ماله کش و جیره خوار است.

– هر کسی که از کوچکترین رفتارهای انسانی حاکمان جوامع غرب روایات عاشقانه بُسراید آگاه و روشنفکر و هر کسی که اندکی از جنگهای به راه افتاده توسط حاکمان غرب و تحریم اقتصادی ملتها و دخالت آنها در کشورهای دیگر سخن بگوید ابله و بی سواد است.

– کسی از نزدیکی انقلاب و آمادگی ایران برای ورود به تمدن بزرگ و گذار به دموکراسی و آزادی و رفاه و دست نگه داشتن برای خودکشی و امثالهم بگوید روشنفکر و جامعه شناس و محقق است و اگر کسی در این گزاره ها اندکی شک نماید ابله و ماله کش است.

– کسی که تماما مشغول تقدیس جامعه و حمله به حاکمان باشد دلسوز و مردم دوست و کسی که توسعه جامعه و توسعه نظام سیاسی را دو روی یک سکه معرفی کند، ساده لوح و پرت از ماجراست.

این دست مطالب شاید برای جذب فالور و لایک و آرام کردن اعصاب خود و مخاطب مناسب باشد اما نامش هر چه باشد تحلیل نیست و ارتباط چندانی با نقد و نقادی ندارد.

@kharmagaas

 

 

یک نظر بگذارید