یک خاطره باورنکردنی!

 

✍احمد حیدری

 

در دوران دولت اصلاحات سکان قوه قضا به مرحوم آیت الله شاهرودی سپرده شد(۱۳۷۸-۱۳۸۸) و ایشان هم ایده «شوراهای حلّ اختلاف» را مطرح کرد تا بسیاری از شکایات و دعواها به صورت کدخدا منشی و قبل از رسیدن به مرحله قضایی حل و فصل شده و ورودی شکایات به قوه قضائیه کم شود.

در آن برهه بنده هم که تازه از سپاه بازنشستانده[!] شده بودم، برای داشتن مشغولیت و انجام کاری احیانا مفید به همراه همسرم هفته‌ای دو سه روز و روزی دو ساعت برای حل اختلاف می‌رفتیم و چندین پرونده را رسیدگی می‌کردیم. یک روز مراجعه کننده، خانم جوانی بود که تقاضای طلاق داشت و با همسر خود به شورا و شعبه ما ارجاع داده شده بود. وقتی از خانم که متقاضی طلاق بود، خواستم که علت تقاضایش را مطرح کند، علت را سخت‎گیری غیر عادی همسرش در امر حجاب شمرد و توضیح داد که همسرم از من می‌خواهد که حتی در منزل و در بستر و موقع خواب هم پوشش و حجاب را به طور کامل رعایت کنم! ما که باور نمی‌کردیم کسی از همسرش چنین تقاضایی داشته باشد و وجهی برای چنین تقاضایی به ذهنمان نمی‌رسید، ناباورانه از همسرش که خیلی ادعای حزب اللهی و دیانت داشت، پرسیدیم که آیا همسرت راست می‌گوید و شما از او می‎خواهی حتی در بستر، حجاب و پوشش کامل داشته باشد؟ همسرش به صراحت گفته خانم را تأیید کرد و ما که واقعا شوکه شده بودیم، از او خواستیم که وجه این تقاضای خود را بیان کند و او شرح داد که:

شاید زمانی که ما در خلوت خانه خودمان هستیم و شبانه که خوابیده‌ایم؛ زلزله بیاید و ما زیر آوار بمانیم و لازم شود ما را از زیر آوار بیرون بیاورند، خوب؛ در آن صورت اگر همسرم حجاب و پوشش کامل نداشته باشد، مردان نامحرم امدادگری که برای کمک ما می‌آیند، به یقین موها و دست و بازوی برهنه همسرم را خواهند دید و من نمی‌خواهم کسی با بدن مکشوفه همسرم حتی در آن حال مواجه شود!

@danaeeii

 

 

یک نظر بگذارید