بحران در کشاورزی ایران، مزمن و همه‌جانبه – نسیم روشنایی

 

نسیم روشنایی ــ کشاورزان ایرانی زمین‌های خشک و فرسوده خود را ترک می‌کنند. باران کم می‌بارد و خاک‌ حاصلخیزی خود را از دست داده است. کارشناسان چه راه‌حل‌هایی را پیشنهاد می‌کنند؟

۹ شهریور ۱۴۰۱

خاک‌های کشاورزی رفته‌رفته حاصلخیزی خود را از دست داده‌اند، باران کافی هم نمی‌بارد و کشاورزان بیشتری ناچار می‌شوند زمین‌هایشان را رها و به شهرها یا کشورهای دیگر مهاجرت کنند. روند جهانی تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین با مدیریت نادرست خاک و آب در کشور در آمیخته و چشم‌انداز تاریکی را رقم زده است.

روند مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ و حاشیه‌نشینی رو به افزایش است. گزارش‌ مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵نشان می‌دهد که حدود ۷۴ درصد جمعیت کشور در نقاط شهری و کمتر از ۲۶ درصد در نقاط روستایی ساکن هستند.

مهاجرت روستاییان دیگر به شهرها محدود نمی‌شود. عنایت‌الله بیابانی، قائم مقام خانه کشاورز، به «شرق» گفت که تقاضای فروش باغ و مزرعه‌های بزرگ به‌طور چشمگیری افزایش داشته و بسیاری از کشاورزان و باغداران در حال مهاجرت از ایران هستند.

زمانه با دکتر منصور سهرابی، اگرو اکولوژیست و پژوهشگر بوم‌شناسی و محیط زیست و یک کارشناس خاک از ایران که برای امنیت او را با نام مستعار «صحرا یاری» می‌نامیم، درباره وضعیت کشاورزی در ایران گفت‌وگو کرده است.

به گفته منصور سهرابی از آنجایی‌که ایران کشوری خشک و نیمه‌خشک است که بیشتر مناطق آن خشک محسوب می‌شود باید کشاورزی منطبق به این شرایط آب‌وهوایی گسترش می‌یافت اما گسترش و توسعه کشاورزی در ایران نامتوازن و بدون توجه به ظرفیت‌های اکولوژیک حوضەهای آبریز ایران صورت گرفته است. به این دلیل در نواحی مختلف الگوهای کشت ناپایدار ایجاد و اجرا شده‌اند.

به گفته سهرابی مهمترین ریشه مشکلات کشاورزی به دوران اصلاحات ارضی برمی‌گردد. او در این باره می‌گوید:

«دورانی که زمین‌ها خرد و کوچک شدند و فشار بر طبیعت بیشتر شد. دست درازی به زمین‌های ملی و مراتع گسترش پیدا کرد. تغییر کاربری مراتع صورت گرفت به‌طوری‌کە در طی پنجاه سال اخیر بیش از بیست میلیون هکتار از مراتع تغییر کاربری پیدا کردەاند.»

عوامل چند وجهی بحران کشاورزی   

در سال‌های گذشته زمین‌های کشاورزی رفته رفته حاصلخیزی خود را از دست داده‌اند و محصولات با دشواری به ثمر نشسته‌اند. در برخی مناطق کشاورزی برای کشاورزان و باغداران ناممکن شده است. وقتی از آنها پرسیده می‌شود چرا زمین‌های کشاورزی به این روز افتاده است، بیشتر آنها پاسخ می‌دهند به‌سبب خشکسالی.

شصت درصد از خاک ایران حدود یک درصد مواد آلی دارد

سهرابی تا حدی با این پاسخ موافق است اما آن را جامع نمی‌داند. به گفته او در اقلیم‌های خشک و نیمه خشک شرایط آب و هوایی و بارش‌ها توزیع مناسبی ندارند. الگوهای بارش در طی سال‌های اخیر نیز تغییر پیدا کرده است. توزیع بارندگی نامناسب است. این عوامل می‌تواند در کشاورزی‌ای که در آن منطقه صورت می‌گیرد تاثیر داشته باشد.

صحرا یاری نیز با سهرابی هم‌نظر است و بحران آب و خشکسالی را تنها عامل نمی‌داند و به زمانه می‌گوید:

قطعا تنها کمبود آب سبب کاهش تولید و بهره‌و‌ری اراضی نیست. اگر ارزیابی اراضی در کل مناطق ایران صورت گرفته بود و هر منطقه بر اساس توانایی‌های اقلیمی، خاک، نیرو انسانی و… بررسی شده بود و کاربری و کشت مخصوص به خودش را داشت قطعا مشکل کاهش حاصلخیزی خاک ایجاد نمی‌شد و مشکل کم آبی نیز چنین وسعتی نمی‌گرفت.

به گفته صحرا یاری همزمان باید سیستم آبخیزداری را ارتقا دهیم و تا جایی که امکان دارد باید به هدایت و جمع‌آوری و حفظ جریان‌های آبی اقدام کنیم. اما این به خودی خود کافی نیست و مشکل کشاورزی ایران محدود به بحران آب نیست.

او معتقد است که عدم افزایش راندمان تولید محصول با ارزیابی تناسب اراضی رابطه‌ای مستقیم دارد. این کارشناس خاک از عواملی نام می‌برد که در کاهش راندمان تولید محصولات موثرند و از این قرارند:

عدم تجهیزات و ادوات کشاورزی در مناطق محروم کشور و عدم به‌کارگیری تخصص‌های علمی و ترویجی، نداشتن زمین‌های واحد یکپارچه که باعث کاهش هزینه‌ها شود، نداشتن برنامه‌های کشت مدون و سازگار با اقلیم منطقه و موقعیت ارزیابی اراضی و نیاز آبی ، حمایت نشدن کشاورز، نبود ضمانت خرید محصول و ورود دلال‌ها برای واردات و به‌ویژه صادرات محصولات استراتژی از مشکلات این حوزه هستند که نه تنها به بخش کشاورزی آسیب وارد می‌کنند بلکه باعث فقر کشاورزان ایرانی هم می‌شوند.

عواملی که بحران کشاورزی را رقم زده‌اند چندگانه‌اند. به گفته سهرابی عواملی همچون خشکسالی‌های متعدد، فرسایش خاک، برداشت‌های بسیار زیاد از آب‌های زیرزمینی، نابودی پوشش گیاهی و سدسازی‌های بی رویە بر کیفیت خاک در ایران تاثیر گذار بودەاند و مجموعە این عوامل بە بیابان‌زایی و نامرغوب شدن خاک منجر شدەاند.

همچنین به گفته او خاک‌های کم بازدە بە زمین‌های کشاورزی تبدیل شدە و اغلب به‌دلیل بازدهی کم رها شدەاند. رها سازی زمین کشاورزی در مناطق خشک و نیمە خشک مساوی است با بیابان‌زایی.

این پژوهشگر بوم‌شناس درباره چگونگی مدیریت آب در حوزه کشاورزی و آسیب‌‌شناسی آن می‌گوید:

برای تامین آب کشاورزی سد سازی صورت گرفته که خود آن چرخه هیدرولوژیک را در منطقه با مشکل مواجه کرده یا چاه‌های بسیاری حفر شده است. صحبت از بیش از یک میلیون چاه در ایران است کە نتیجە آن افت شدید آب‌های زیرزمینی است که در نهایت شاهد فرونشست زمین در بسیاری از دشت‌های ایران هستیم. همەی این موارد بر کیفیت خاک برای کشاورزی اثرگذار هستند.

به گفته سهرابی از حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر در ایران، برداشت آب در بخش کشاورزی ۸۶ میلیارد متر مکعب برآورد شده است. این در حالی است که ما حداکثر باید ۴۰ میلیارد متر مکعب از آن میزان آب برای کشاورزی و شرب و صنعت استفاده می‌کردیم. این میزان برداشت آب سبب شده که تالاب‌ها خشک شوند و دریاچه‌ها و رودخانه‌ها نیز با مشکل مواجه شوند.

خاک و فرسایش خاک کشاورزی 

بر اساس آمار و ارقام موجود، با بررسی اراضی و محاسبه مساحت خاک با کیفیت کشور در کل با جمع اراضی مراتع خوب، جنگل و اراضی قابل کشت، می‌توان گفت که حدود ۳۲ میلیون هکتار اراضی با خاک مرغوب در کشور وجود دارد که حدود ۲۰ درصد سطح کشور را در بر می‌گیرد.

خاکی که توان تولید محصولات کشاورزی را داشته باشد در سطح کشور حدود  ۱۸.۵ میلیون هکتار خاک کشاورزی قابل کشت داریم. از این خاک مرغوب حدود ۶.۸۵ میلیون هکتار دارای محدودیت کشت و فقط ۱.۲ میلیون هکتار بدون محدودیت هستند و می‌توان گفت ۱.۲ میلیون هکتار خاک مرغوب قابل کشت در اختیار داریم.

صحرا یاری بحران فرسایش و تخریب خاک را از مهمترین مسائلی می‌داند که در ایران با آن مواجهیم و به گفته او در صورتی که به اهمیت خاک  توجه نشود مسئله انقراض خاک امری اجتناب ناپذیر و تهدیدی عظیم برای بشریت است.

زیرا به گفته یاری سرعت تشکیل خاک خیلی کند است یعنی در شرایط طبیعی، چیزی در حدود ۳۰۰ سال طول می‌کشد تا ۲۵ میلی‌متر خاک سطحی تشکیل شود‌. در ایران گفته می شود که برای تشکیل یک سانتیمتر خاک به ۸۰۰ سال زمان نیاز است.

بنابراین اگر اجازه دهیم خاک به تمامی منقرض شود، آینده انسان به خطر خواهد افتاد. زیرا با توجه به زندگی و طول عمر انسان، خاک برای انسان منبعی تجدید ناپذیر است.

چه عواملی باعث فرسایش کلی خاک می‌شوند؟ به گفته این کارشناس خاک عواملی مانند رشد شهرنشینی، ازدیاد زباله‌های شهری و صنعتی و جذب‌شدن برخی مواد شیمیایی در خاک، حفاری‌های معادن، چرای بی‌رویه دام‌ها، استفاده از سموم و آفت‌کش‌ها و مصرف بیش‌ از حد کودهای شیمیایی به فرسایش و آلودگی خاک و تخریب سطح زمین می‌انجامند.

بگذارید خاک را تعریف کنیم و اهمیت آن در کشاورزی را بر شماریم. خاک به قشر بسیار نازک و سطحی گفته می‌شود که در اثر متلاشی‌شدن سنگ‌ها در زمانی بسیار طولانی و تحت‌تأثیر عوامل طبیعی تشکیل‌شده است. خاک، حاوی موجودات زنده و مواد آلی و بستر طبیعی برای رشد و تولید گیاهان است. خاک، اساس و زیربنای کشاورزی است و ادامه حیات و بقای انسان، حیوانات و گیاهان بدون آن ممکن نیست. خاک، از منابع مهم پالاینده و تصفیه‌کننده طبیعت است.

اگر خاک مواد آلی یا محتوای ارگانیک خود را از دست بدهد، خاکدانه‌ها متلاشی می‌شوند و توان نفوذ آب و هوا در خاک نیز کمتر می‌شود. چنین خاکی حاصلخیزی خود را نیز از دست می‌دهد. برعکس زمانی‌که خاک حاصلخیز است قدرت دربرگرفتن آب کافی را در خود دارد و برای آبیاری محصولات به آب چندانی نیاز نیست. همچنین اگر باران‌های شدیدی ببارد، خاک حاصلخیز از جاری شدن سیل جلوگیری می‌کند.

خاکی که توسط انسان دستکاری می‌شود و برای مثال در آن کشاورزی صورت می‌گیرد به محافظت نیاز دارد. صحرا یاری در این باره می‌گوید:

برای حفاظت از خاک باید از زمین به نحوی بهره‌برداری شود که این استفاده بتواند به‌طور مستمر و برای نسل‌های فعلی و آتی ادامه یابد. یعنی هیچ‌گونه تخریب تدریجی خاک صورت نپذیرد. این هدف زمانی تحقق می‌یابد که سرعت از دست رفتن خاک بیشتر از سرعت تشکیل آن نباشد.

تاثیر تغییرات اقلیمی بر خشکسالی 

برخی از مقامات و متخصصان حوزه کشاورزی، تغییرات آب و هوایی را عامل اصلی خشکسالی می‌دانند. آیا تغییرات اقلیمی نقش تعیین کننده‌ای در تخریب زمین‌های کشاورزی و بحران آب داشته یا مشکل بر سر مدیریت منابع طبیعی و کشاورزی است؟ منصور سهرابی تغییرات اقلیمی را عامل اصلی مشکلات حوزه کشاورزی و چندان تاثیر گذار نمی‌داند و می‌گوید:

در ایران شاهد تغییرات آب و هوایی هستیم و متوجه شده‌ایم که در برخی از مناطق درجه حرارت  افزایش پیدا کرده و الگوهای بارش نیز تغییر یافتە. اما تغییرات آب و هوایی چنان زیاد نبوده که بتواند یک اقلیم را کاملا تغییر دهد، به‌طوری که یک منطقه خشک‌تر شود و یک منطقه مرطوب‌. تغییرات اقلیمی که در ایران صورت گرفته عامل اصلی مشکلات حوزه کشاورزی نیست.

به گفته سهرابی نوع کشاورزی‌کە در ایران انجام می‌شود منطبق با شرایط اکولوژیک ایران نیست و این بە یک معضل اساسی برای ایران تبدیل شدە است. او ادامه می‌دهد:

می‌بینیم که بیش از ۹۰ درصد از تولیدات ما از کشت آبی است. درحالیکه میانگین در دنیا ۲۰ درصد است. یعنی ما در ایران از رطوبت سبز استفادە چندانی نمی‌کنیم. همچنین بعضی از گیاهانی که نیاز به آب فراوان دارند در مناطقی کشت شده‌‌اند که اصولا آب کافی برایشان تامین نمی‌شود . این به فرسایش زمین‌های کشاورزی در این مناطق افزوده است.

مشکلات این حوزه چند وجهی هستند. به گفته منصور سهرابی همزمان با خلا تولید نیز روبه‌روییم. یعنی پتانسیل تولید با تولید واقعی ما ۶۰ درصد فاصله دارد.

در بسیاری از مناطق ایران این خلا منجر به هدر روی بسیار زیادی از منابع آبی هم شده است. ناگفته نماند که اتلاف و هدر روی غذایی هم داریم به‌طوری‌کە صحبت از اتلاف ٣٠ درصد مواد غذایی در ایران است. یعنی هم محصول و هم آب در آنجا هدر داده شده است. اینها می‌توانند مشکلات اساسی به بار بیاورند.

به گفته سهرابی بنابراین تغییر اقلیم به خودی خود عامل مشکلات زیست محیطی در ایران نیست بلکە تاثیر مدیریت غلط را شدت بخشیدە و آثار تخریبی را بیشتر کردە است.

سهرابی معتقد است که مشکلات کشاورزی در ایران در نهایت به نوع سیاست‌گذاری نادرست و مدیریت غلط منابع آب و خاک در ایران باز می‌گردد.

آیا مهاجرت روستاییان زنگ خطر است؟ 

همان‌طور که در آغاز مقاله به آن اشاره کردیم، سالانه روستاییان بسیاری به‌دلیل خشکسالی و فرسایش زمین‌هایشان، از کشاورزی دست می‌شویند و مهاجرت می‌کنند. آیا این پدیده نگران کننده است؟ آیا با مهاجرت آنها امنیت غذایی به خطر می‌افتد؟ سهرابی پاسخ می‌دهد:

«مهاجرت روستاییان از دیرباز در ایران بودە. در ابتدا کشاورزان از روستایی به روستای دیگر می‌رفتند. بعد از روستا به شهر رفتند و الان هم از شهر به شهر دیگر. این مهاجرت‌ها و تخلیه شدن روستاها هم می‌تواند اثرات زیانباری را برای آن سرزمین به بار بیاورد.»

گرچه در ایران به‌خاطر اوامر رهبری سیاست‌ها را طوری چیده‌اند که جمعیت باید افزایش یابد زیرا وضعیت کاهش جمعیت بسیار نگران کننده است اما بر اساس آمارهای سال ۱۳۹۷ در ۵۰ سال گذشته جمعیت ایران ۲,۷ برابر شده، در حالی که ظرفیت‌‌های زیستی کمتر شده‌اند.

آیا فضای قابل سکونت کشور و زمین‌های کشاورزی که مردم را سیر می‌کنند، قابلیت جمعیت هشتاد میلیونی ایران را دارند؟ ایران گرچه کشوری وسیع است اما حدود ۱۰ درصد مساحت آن قابل زندگی است. منابع طبیعی و فضایی ایران بر اساس برخی محاسبات در سال ۱۳۹۴، پاسخگوی زندگی مرفه ۳۰ میلیون نفر خواهد بود.

منصور سهرابی نیز معتقد است که افزایش جمعیت در ایران منابع طبیعی و تجدیدپذیر را با مشکل اساسی مواجه کرده. و یکی از بخش‌هایی که دچار مشکل شده و زیان‌های اساسی متحمل شده بخش کشاورزی است کە علی رغم فشار زیاد بر طبیعت بازدهی و تولید چندانی نداشتە است.

سیاست‌گذاری خودکفایی در کشاورزی آسیب بسیاری به منابع طبیعی ایران زده است. به گفته سهرابی باید مبحث امنیت غذایی را از تولیدات داخلی جدا کرد و نباید این دو را به هم گره زد و ادامه می‌دهد:

امنیت غذایی یعنی به غذای سالم از نظر فیزیکی و اقتصادی دسترسی داشته باشیم. این دسترسی می‌تواند با واردات باشد. کشور ایران نمی‌بایست برخی محصولات را  اصلا تولید بکند. در ایران هرچه بیشتر محصول کشاورزی وارد کنیم یا کشت فرا سرزمینی داشتە باشیم بهتر است.

به گفته این اگرو اکولوژیست، برای کشت محصولات هم می‌توان متناسب با شرایط اقلیمی کشاورزی کشاورزی کرد. برای نمونە در بسیاری از حوضەهای آبریز می‌توان حبوبات، گندم دیم و محصولات گلخانەای را کشت کرد. اما در بسیاری از حوضەهای آبریز کشور نباید محصولاتی مانند برنج، صیفی‌جات، چغندر قند، نیشکر، تا حدودی گندم ، ذرت و دانە‌های روغنی و سیب را کشت کرد:

با وارد کردن محصولات کشاورزی در حقیقت آب به ایران وارد می‌شود. اما متاسفانە  الان شاهد صدور آب از ایران بشکل مجازی هستیم!

سهرابی معتقد است که سیاست‌های جاری حکومت در رابطە با کشاورزی هم چشم انداز روشنی را بە ما نمی دهد. برای نمونە طرح ۵۵۰ هزار هکتاری رهبری، افرایش شش میلیون هکتار زمین‌های کشاورزی کە وزیر جهاد کشاورزی آن را مطرح کردە بود و یا طرح مانع‌زدایی از تولیدات کشاورزی کە مجلس آن را تصویب کرد و صحبت ابراهیم رئیسی در رابطە با تخصیص آب رایگان بە کشاورزانی کە از آبیاری تحت فشار استفادە کنند. همە اینها نشان از عدم توجە بە کشاورزی پایدار و علمی است کە متاسفانە در ایران به‌عنوان سیاست بالا دستی مطرح هستند.

به گفته منصور سهرابی ادامە این روند در ایران مساحت بیابان‌ها را بیشتر و روستاها را خالی‌تر می‌کند.

شاهد خواهیم بود کە ردپای اکولوژی و آب هم در شهرهای مهاجر پذیر بیشتر خواهد شد و این یعنی این سرزمین در روند از دست دادن قابلیت حیات قرار دارد.

چه باید کرد؟  

صحرا یاری، کارشناس خاک راه حل برون‌رفت از این بحران را روی آوردن به کشاورزی بومی و پایدار می‌داند. کشاورزی پایدار زراعتی است که با استفاده از اصول بوم‎شناسی، مطالعه‌ روابط بین جانداران و محیط آنها عمل می‌کند. این کارشناس خاک به زمانه می‌گوید:

باید اتاق‌های فکر و باشگاهای تحقیقاتی و عملیاتی ایجاد شوند و از متخصصین دعوت به همکاری شود و طرح‌های تحقیقاتی را با وضع قوانین کلی و استانداردهای مطابق با کشاورزی بومی یا پایدار با نظارت همه سویه دولت به مرحله اجرا برسانند. اکنون وقت اجرایی شدن طرح‌های بومی و پایدار کشاورزی است.

به گفته صحرا یاری برای تشویق کشاورزان باید از طرح‌های کشت قراردادی و تحت پوشش قراردادن کشاورز در صورت زیان و آسیب‌های احتمالی و بلایای طبیعی استفاده شود.

صحرا یاری ایجاد تعاونی‌های و باشگاه‌هایی با حضور مروجان و متخصصان کشاورزی که راهکارهای کشاورزی پایدار را ترویج  و مشاوره کنند و در اختیار کشاورز قرار دهند را ضروری می‌داند و می‌گوید:

در کنار آن وزارت کشاورزی باید برنامه‌ریزی کشت از تهیه بذر و آماده سازی بستر کشت تا برداشت و مراقبت‌های پس از برداشت محصول را ارائه دهد و ضمانت خرید محصول را طبق قراردادی مکتوب با کشاورز تنظیم‌ کند که کشاورزی با اطمینان به این امر مهم تشویق شود.

این کارشناس خاک معتقد است که اگر کشاورزی پایدار انجام دهیم، از تمامی سطوح اراضی کشاورزی موجود می‌توانیم برای طولانی‌مدت استفاده کنیم، به نحوی که بهترین الگوی کشت، بهترین نوع شخم و کنترل کوددهی و آییش‌های منظم و… در این نوع کشاورزی اعمال می‌گردد.

 

یک نظر بگذارید