اعتصاب بزرگ کارگران پروژه ای نفت و پتروشیمی چشم انداز و وظایف کارگران آگاه

اول تیر ماه ۱٤٠٠ بار دیگر کارگران پروژه ای شرکت های پیمانکاری صنایع نفت، پتروشیمی، پالایشگاه ها و نیروگاه ها در گستره ای وسیع از مناطق نفت خیز کشور – که تمرکز آنها عمدتا در جنوب کشور است –  به نشانۀ اعتراض به شرایط نامناسب ِ حاکم بر محیط کار و قوانین ضد کارگری، دست از کار کشیدند. این اعتصاب نیرومند و عظیم، بیش از ۱٠ استان را به بستر ِ مبارزه حق طلبانه خود تبدیل کرده است.افزایش شمار اعتصاب ها و اعتراض ها در مراکز متعدد کارگری و افزایش تعداد کارگران ِ شرکت کننده در این اعتصاب ها، نمودار روشنی از چشم انداز بالندگی جنبش کارگری است. جنبشی که اکنون از یک بخش کارگری و یا یک شهر فراتر رفته و جمعیتی بالغ بر ۳٠ هزار نفر از کارگران معترض را زیر پوشش اعتصاب گسترده قرار داده است.

پایین بودن سطح مزدها، طولانی بودن ساعات کار، ناکافی بودن تعطیلی ماهانه (۲۳ روز کار ٧ روز مرخصی)، سختی کار، قراردادی بودن استخدام در مدت زمان های کوتاه در شرکت های پیمانکاری که عمدتا در دست نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران ویا وابستگان آنها هستند، آلودگی محیط کار و زندگی چه در محل کارو چه در خوابگاه های کارگری، عدم ایمنی کاروغیره مشکلات توانفرسای مورد اعتراض کارگران پروژه ای را تشکیل می دهند که پیمانکاران، کارفرماها، مدیریت و مجریان ناحیه و مناطق نفت خیز و پتروشیمی ها هیچ احساس تعهدی نسبت به حل آنها و یا کاهش مشکلات کارگران ندارند.

سیاست حاکم بر مدیریت شرکت نفت و در مناطق نفت خیز و مراکز صنعتی ِ پتروشیمی ها و شرکت گاز از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، سیاست تمرکز زدایی، تفکیک مدیریت ها، گسترش شرکت های پیمانکاری بوده است.این سیاست و این شیوۀ سازماندهی کار برای کارگران این صنایع نتیجه ای جز تفرقه، تضعیف نیروی کارگران، بدترشدن موقعیت شغلی آنان، افزایش عدم اطمینان به آینده، کاهش مزایای شغلی و تقلیل و نفی دستاوردهای مبارزاتی کارگران شاغل در صنایع نفت، پالایشگاه ها، گاز، پتروشیمی، ملی حفاری و صنایع جانبی نداشته است. طی ٤۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بیش از ٩٠ درصد مزایا و دستاوردهایی که کارگران طی مبارزاتی طولانی مدت موفق به کسب آنها شده بودند،از میان رفته است. اکنون وزارت نفت زیر عناوین مختلف حتی از اجرای قانون و رعایت حقوقی که قانون کارِ خود نظام و دیگر قوانین استخدامی در لفظ برای کارگران و کارمندان به رسمیت شناخته اند، شانه خالی می کند. به عنوان مثال می توان از حذف قانون استخدام رسمی و «گرید» بندی های نیروی کار شرکتی، کاهش توسعه شهرها و شهرک های مسکونی ویژه کارکنان شرکت نفت و حق تامین مسکن و محل زندگی کارگران، حذف جیره غیر نقدی، پرداخت مزدهای حداقل براساس مصوبات شورای عالی کار که همواره زیر خط فقر بوده است و غیره نام برد که در حال حاضر کارکران پروژه ای از آنها محرومند. نکتۀ مهم دیگر این است که شرکت هایی که در «مناطق آزاد اقتصادی و تجاری» مشغول فعالیت هستند، اساسا از شمول قانون خارج می باشند.

انچه برای مدیران و مجریان طرح های صنعتی مناطق نفت خیز و پروژه های پارس جنوبی و مناطق صنعتی پتروشیمی ها از اهمیت درجه اول برخوردار است، اجرای طرح های درآمد زا، بهره برداری و تولید مواد اولیه و مشتقات نفت و گاز و پتروشیمی جهت صادرات و ارزآوری برای انباشت سرمایه و تأمین رفاه و اسایش برای متولیان و مسئولان حکومت و هزینه های نظامی و عظمت طلبی در منطقه می باشد. در همین شرایط که به گفتۀ خودشان در تحریم اقتصادی هستند ببشتر پتروشیمی ها به صورت “فول تایم”درحد ظرفیت اسمی شان تولید و محصولات خود را صادر می کنند و یا به مصارف کارخانه های داخلی می رسانند. (ما به زودی در همین رابطه گزارشی منتشر خواهیم کرد.)

کارگران اعتصابی به شرایط تحمیلی کارفرما – یعنی شرکت های نفت و گاز و پترو شیمی – و پیمانکاران منصوب آنها که مراکز قدرت تحمیل می کنند معترض اند. این شرایط  زندگی و آیندۀ کارگران را  تهدید می کنند. برای مقابله با این بی حقی هاست که کارگران این بخش ها برای رسیدن به خواست هایشان از هیچ کوششی فروگذاری نکرده اند. اعتصابات اخیر، اعتراض به تبعیض و نابرابری و بردگی مزدی در شرایط سخت و طاقت فرسای مناطق گرم و محروم مراکز کارگری جنوب و سایر مناطق است. کارگران پروژه ای و پیمانکاری نفت و پتروشیمی ها با انتشار بیانیه های اعتراضی و افشاگرانه به توضیح شرایط سخت و غیر قابل تحمل محل کار خود پرداخته و بخشی از خواست های فوری خود را نیز اعلام کرده اند که در زیر عینا می آوریم:

«مزد هیچ کارگر شاغل نفت نباید کمتر از ۱۲ میلیون در ماه باشد. و باید سطح دستمزد ها افزایش یابد و به نسبتی که قیمت اجناس افزایش می یابد، سطح مزد کارگران باید براساس توافق بانمایندگان منتخب کارگران صورت گیرد.

– تعویق پرداخت دستمزدها جرم و یک دزدی آشکار است. حقوق ها باید هر ماه به موقع پرداخت شود.

– ما به کار موقت و پیمانی اعتراض داریم و خواستار کوتاه شدن دست پیمانکاران و امنیت شغلی و دائمی شدن قرار دادهای کاری مان هستیم. اخراج کارگر ممنوع.

– قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی که حصاری بین ما و بخش های دیگر کارگری در سطح جامعه است و براساس آن کارفرمایان مفتخور دستشان برای هرگونه اعتراضی به زندگی و معیشت ما باز گذاشته شده است، باید فورا لغو شوند.

– ما خواستار ایمن شدن محیط کارمان هستیم. محیط کارما مثل یک بمب انفجاری است و حریق های مهیب، سقوط از ارتفاع، آلودگی صوتی در اثر انفجار مواد نفتی، استشمام مواد سمی و شیمیایی در کنار غیر استاندارد بودن وضع بهداشت و درمانگاه ها، دارد هر روز از ما قربانی می گیرد و سبب صدمات جانی و روحی بسیاری به کارگران شده است. کار در گرمای طاقت فرسای تابستانی و نبود تجهیزات لازم سرمایشی و دستگاه های تهویه هوای استاندارد فشار کار را صد چندان کرده است. صنعت نفت یک بخش بزرگ و سودآور جامعه است. باید مراکز کاری ما امن باشد و با بالاترین استانداردهای محیط زیستی مجهز گردد. باید در صنعت نفت بودجه کافی برای امن شدن محیط های کار و تجهیز مراکز کاری به امکانات سرمایشی و گرمایشی مورد نیاز و دستگاه های تهویه هوا به میزان مورد نیاز، بالا بردن استاندارد بهداشتی در خوابگاه ها و اماکن عمومی چون دستشویی ها و حمام و … اختصاص داده شود.

– ما کارگران نفت از امنیتی بودن محیط های کارمان به ستوه آمده ایم و باید به این وضعیت خاتمه داده شود. تشکل و تجمع و اعتراض حق مسلم ماست.

– در خاتمه حمایت قاطع خود را از همکاران رسمی مان در نفت که اعلام کرده اند چنانچه به خواست هایشان جواب داده نشود در نهم تیر دست به اعتراض خواهند زد و فراخوانشان به تجمع در ان روز است، اعلام می کنیم.»

کارگران اعتصابی همچنین خواستار برقراری فرمول ۱٠-۲٠ (بیست روز کار و ده روز استراحت) هستند تا بتوانند توان و رمق کاری خود را حفظ کنند و حداقل دیدارماهانه ای هم با خانواده هایشان داشته باشند.

بسیاری از خواست های اعلام شدۀ کارگران اعتصابی پروژه ای صنایع نفت و پتروشیمی، مطالبات مشترک همۀ کارگران نیز هستند. به عنوان مثال در ماه های آخر سال پیش، شماری از تشکل های مستقل کارگری و معلمان و بازنشستگان با طرح مبلغ ۱۲ میلیون و پانصد هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد ماهیانه برای سال ۱٤٠٠ انگشت بر خواسته ای گذاشتند که در تمام بخش های جنبش کارگری به عنوان خواست مشترک همه کارگران بازتاب داشته است.

پیام اعتصاب کارگران پروژه ای پیمانکاران صنایع نفت و پتروشیمی به طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان، بیان عینی اتحاد طبقاتی و همبستگی کارگران بر محور خواست هایی است که در ابعاد وسیعی از سوی حاکمیت سرمایه داران و زمین داران مورد سرکوب قرارگرفته است. در این میان همبستگی برادرانه میان کارگران رسمی این صنایع و کارگران پروژه ای و قراردادی پیمانکاری ها اهمیت اساسی و حیاتی دارد.

مبارزۀ کارگران برای دستیابی به خواست های خود علاوه بر آنکه ضربه پذیری حاکمیت ضد کارگری در مقابل مبارزه جمعی و اعتصاب را به تودۀ کارگر نشان می دهد، ضرورت اتحاد، انسجام و تشکل پذیری را به کارگران در همه بخش های تولیدی، صنعتی، کشاورزی، تجاری و خدماتی نیزگوشزد می کند. برادری طبقاتی و تقویت مناسبات رفیقانه بین کارگران رسمی و کارگران قراردادی پیمانکاری ها در صنایع نفت و پتروشیمی ها به افزایش قدرت کارگران در مقابل کارفرما منجر می شود و هم کارگران رسمی و هم کارگران قراردادی از آن بهره خواهند گرفت.

پشتیبانی از خواست های کارگران اعتصابی پروژه ای نفت و پتروشیمی و انتقال تجارب مبارزاتی موجب همبستگی کارگران و متحد شدن مبارزات حق طلبانه خواهد شد.

وظایف کارگران آگاه در مقابل اعتصاب کارگران پروژه ای

روشنگری واقعیات موجود در جامعه و نشان دادن تصویرو تحلیل درست از وضعیت موجود و موقعیت طبقۀ کارگر، وظیفه و تعهدی است که در مرتبۀ نخست برعهدۀ کارگران آگاه و همۀ مدافعان آزادی طبقه کارگر است. افشای سیاست های دولت سرمایه داری حاکم بر ایران منجر به رشد آگاهی و آمادگی ذهنی طبقۀ کارگر برای برداشتن گام های مؤثر تر و محکم تر به سوی تأمین خواست های خود می شود. دستیابی کامل و پایدار به خواست های فوری و نیز خواست ها و اهداف دراز مدت طبقۀ کارگر مستلزم ایجاد دگرگونی اساسی جامعه سرمایه داری است یعنی برقراری روابط اقتصادی ای که در آن از فقر و استثمار اثری نماند و ثمرات تولید برای رفع نیازمندی مادی و معنوی همۀ افراد و ریشه کن کردن فقر، بیکاری، بیسوادی، تآمین بهداشت و مسکن و به طور کلی رفاه افراد تخصیص یابد و نه برای افزایش ثروت و سرمایه اقلیتی از افراد جامعه. این دگرگونی تنها به دست طبقۀ کارگر و همۀ زحمتکشان جامعه میسر است که بیش از ٩٥ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند. نمایندگان واقعی این  ٩٥ درصد باید ادارۀ همۀ امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه را در دست داشته باشند، همان گونه که تولید همۀ ثروت های مادی و معنوی جامعه توسط آنان صورت می گیرد..

اهرم اصلی چنین تغییری در دست کارگران است و این دگرگونی اساسی تنها با آگاهی، همت، تشکل، تلاش و ارادۀ کارگران و دیگر زحمتکشان متحد آنها ممکن است. برای این کار لازم است کارگران آگاه و پیشرو بکوشند تا طبقۀ کارگر به شکل سیاسی متشکل شود و مبارزۀ سیاسی برای اهداف فوری و دراز مدت خود را در کنار مبارزه برای خواست های اقتصادی- اجتماعی جاری انجام دهد. زیرا مبارزات اقتصادی و اجتماعی جاری کارگران، یعنی مبارزه برای افزایش مزد، بهبود شرایط کار، کاهش ساعات کار، تأمین مستمری بیکاری برای تمام بیکاران و جویندگان کار، آموزش رایگان در تمام سطوح، بهداشت، پیشگیری و درمان رایگان، مستمری مناسب برای بازنشستگان، تآمین مسکن و غیره هرچند همگی لازم و اساسی هستند اما کافی نیستند. تا زمانی که سلطۀ سیاسی و طبقاتی سرمایه داران و زمینداران و نمایندگان آنها که استثمار و ستم طبقاتی را بر کارگران و زحمتکشان اعمال می کنند پایدار باشد، وضعیت طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان جامعه تغییر اساسی نخواهد کرد و دستاوردهایشان در زمینه های اقتصادی و اجتماعی آسیب پذیر خواهند بود و سرمایه داران و قدرت های سیاسی مدافع آنها تلاش خواهند ورزید تا دستاوردهای کارگران را پس بگیرند و آنها را به وضع اقتصادی و اجتماعی بدتری بکشانند تا بتوانند مزدهای کمتری بپردازند و سودهای گزاف تری به جیب بزنند. درست به خاطر این است که مبارزۀ سیاسی طبقۀ کارگر ضروری است و بدون آن  ادارۀ امور جامعه توسط اکثریت ٩٥ درصدی ممکن نیست، بدون مبارزۀ سیاسی، رهایی ِ کارگران آرزوئی بیش نیست.

 

جمعی از کارگران پروژه ای پارس جنوبی

جمعی از کارگران پتروشیمی های ماهشهر و بندر امام

فعالان کارگری جنوب

جمعی از کارگران محور تهران – کرج

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

 

۱۱ تیرماه ۱٤٠٠

 

یک نظر بگذارید