امیرپرویزپویان  آفتابکاری اهل هنر و نقد بود

Shabnameh, [23 Mai 2020 um 18:59]

امیرپرویزپویان  آفتابکاری اهل هنر و نقد بود.درانتظار دیزی قهوه‌خانه،در فاصله ‌قرار و در هرفرصتی ‌دست بقلم میبرد.او نقطه مقابل روشنفکران معتاد به بحث بود،که با ترس فلج کننده خود را با «نبود لحظه و شرایط مناسب» میپوشاندند.برای پویان برخلاف آنها «بودن» در مقابل «چگونه و چرا بودن»رنگ باخته بود.پویان در مقابل روشنفکران شیطنت هم میکرد.یکبار سرکاری، از یک شاعر و منتقد مشهور و شارلاتان وقت، معنی لغت من درآوردی «دیکتاسیونیسم»را پرسید و منتقد در بابش نطق غرائی کرد…هنرمندی به پویان گفته بود:چرااینقدر بمن میگویی روشنفکر؟مگر خودت چه هستی؟ تو هم فقط حرف میزنی!ِ

*

یکبار پویان باتغییر قیافه و ریش و عبا و عمامه برسر قرارسازمانی با غلامرضا گلوی(‌ اسفند ۱۳۵۰ با رفقایش ‌در میدان تیر ایستاد) رفته بود.گلوی آنقدر از دیدن ریخت پویان خندش گرفته بود که میخواست او را بغل کند و شوخی و سر بسرش بگذارد. پویان با خونسردی و با لحن موقر و جدی:

آقا لطفا نزاکت را رعایت کن! و موقعیت را بیاد او میاورد.

*

در اوان زندگی مخفی پویان  در خانه ضمن کار با اسلحه ناگهان تیری در میرود و او را مجروح میکند.پویان فکرمیکند که کار تمامست.قبل از حال رفتن سعی میکند خود را بلندکند وشعار «زنده‌بادکمونیسم» میدهد.

بعید نیست۳خرداد،در دفاع مسلحانه از پایگاه کنار پیرو نذیری همین کار را کرده باشد.

 

*

حین مصادره،‌ پویان  اعلامیه پخش و برای مشتریان و کارکنان بانک سخنرانی کرد.پیرمرد مشتری به او : چرا اعلامیه‌ها اینقدر کمرنگ ست؟آدم براحتی نمیتواندآنهارابخواند!

‏پویان:  امکانات نداریم.این پولهارابرای همین میبریم که…اعلامیه‌های بعدی رابهترچاپ کنیم.

‏بعددرخواندن آن کمکش کرد.(ضمنا برداشت چریکها از بانک آیزنهاور در سال ۱۳۵۰ حدود ۵۹۰٬۰۰۰ تومان قید شده است.)

 

 

 

 

یک نظر بگذارید